اهوی من
اهوی من
پارت ۲۶
ازحمام امدم بیرون ک دیدم اراد داره کتاب میخونه تو حمام لباس هامو عوض کردمو با خشونت به طرف اراد رفتم
اهو:اراد گوشیتو بده میخوام زنگ بزنم به مامانم
اراد:بعدن میدم الان ۹ شبه شاید خوابن
اهو:نه اونا تا ساعت ۱۱ بیدارن گوشیتو بده
اراد:بعدن میدم
(پارسا)
رفتم ک اراد اهو رو برای شام صدا بزنم شندیدم اهو میخواد به مامان باباش زنگ بزنه برای همین بدو بدو رفتم پیششون
پارسا:ببخشید مزاحم دعواتون شدم بیایین شام
دست اراد گرفتم بردمش پایین
اراد:پارسا اهو گیر داده ک زنگ بزنه به مامان باباش چیکارش کنم؟
پارسا:برای ۹ماه از تو حافظش پاک کن بعدن برگردون
اراد:نمخوام
پارسا:چرا
اراد:چون باید ارکان اینکارو کنه دفعه پیش دیدم اهو رو ک خوابوند بوسیدش پارسا
پارسا:اراد نمخواستم بگم ولی میگم ارکان قبل اینک تو بیایی مراقب اهو بوده همه زندگیش اهو بود بدون تردید میتونم بگم بهترین شوهر دنیا بود برای اهو
اراد:باشه اقا پارسا من خودمو بهت ثابت میکنم پدرزن بهت نشون میدم ک کی داماد خوبی
همین حرف رو گفت رفت
(اهو)
شالمو سرم کردم رفتم پایین همنجور ک داشتم میرفتم دیدم ارکان خیره شده به من
(ارکان)
همنجور ک داشت اهو از پله ها پایین میومد من محوه زیبایش شدم یاد گذشته ها افتادم
(فلش چند سال قبل)
(فعلا نمخوام بگم چندساله بعدن در یکجایی داستان میگم)
ارکان:فرشته من بیا دیگ مهمون ها منتظرن
اهو:الان میام صبر کن رژمو بزنم میام
ارکان:رژ قرمز نزنی ها خوشم نمیاد
اهو:تو ک دوست داشتی؟
ارکان:برای من بزنی اره ولی برای همه بزنی نه
اهو از پله ها پایین میاد ارکان محو زیبایی اهو میش میره جلویی پله ها دست اهو رو میگیره همراهیش میکنه بیاد پایین از پله ها وقتی میاد لبایی اهو رو اسیر میکنه
اهو:اخ رژلبم خراب شد ارکان
ارکان:بدرک خیلی قرمز بود
اهو:ایش بیا بریم دیر شد
ارکان:یک لحضه صبر کن چیزی میخوام بگم
اهو:جانم
ارکان:بیا قول بده ک مال کسی دیگی نشی هرچی شد فقط مال من باشی فرشته من
اهو:من مال توعم دیوونه مال تو
و اهو پرید بغلش
(فلش حال)
اراد میزنه به پای ارکان ک دیگ اهو رو نگاه نکنه
ارکان:اهو فردا وقت داری
اهو:اره چطور؟
ارکان:باهام یکجایی بیایی
اراد:اقا ارکان من شوهرشم باید از من اجازه بگیری
ارکان توجه به حرف اراد نمکنه نزدیک میش به اهو
ارکان:میایی؟
اهو نگاه میکنه به اراد ک اراد بلند میش
اراد:ارکان بلندشو کارت دارم خصوصی بیا تو حیاط
اراد جلو جلو میره تو حیاط.......
پارت ۲۶
ازحمام امدم بیرون ک دیدم اراد داره کتاب میخونه تو حمام لباس هامو عوض کردمو با خشونت به طرف اراد رفتم
اهو:اراد گوشیتو بده میخوام زنگ بزنم به مامانم
اراد:بعدن میدم الان ۹ شبه شاید خوابن
اهو:نه اونا تا ساعت ۱۱ بیدارن گوشیتو بده
اراد:بعدن میدم
(پارسا)
رفتم ک اراد اهو رو برای شام صدا بزنم شندیدم اهو میخواد به مامان باباش زنگ بزنه برای همین بدو بدو رفتم پیششون
پارسا:ببخشید مزاحم دعواتون شدم بیایین شام
دست اراد گرفتم بردمش پایین
اراد:پارسا اهو گیر داده ک زنگ بزنه به مامان باباش چیکارش کنم؟
پارسا:برای ۹ماه از تو حافظش پاک کن بعدن برگردون
اراد:نمخوام
پارسا:چرا
اراد:چون باید ارکان اینکارو کنه دفعه پیش دیدم اهو رو ک خوابوند بوسیدش پارسا
پارسا:اراد نمخواستم بگم ولی میگم ارکان قبل اینک تو بیایی مراقب اهو بوده همه زندگیش اهو بود بدون تردید میتونم بگم بهترین شوهر دنیا بود برای اهو
اراد:باشه اقا پارسا من خودمو بهت ثابت میکنم پدرزن بهت نشون میدم ک کی داماد خوبی
همین حرف رو گفت رفت
(اهو)
شالمو سرم کردم رفتم پایین همنجور ک داشتم میرفتم دیدم ارکان خیره شده به من
(ارکان)
همنجور ک داشت اهو از پله ها پایین میومد من محوه زیبایش شدم یاد گذشته ها افتادم
(فلش چند سال قبل)
(فعلا نمخوام بگم چندساله بعدن در یکجایی داستان میگم)
ارکان:فرشته من بیا دیگ مهمون ها منتظرن
اهو:الان میام صبر کن رژمو بزنم میام
ارکان:رژ قرمز نزنی ها خوشم نمیاد
اهو:تو ک دوست داشتی؟
ارکان:برای من بزنی اره ولی برای همه بزنی نه
اهو از پله ها پایین میاد ارکان محو زیبایی اهو میش میره جلویی پله ها دست اهو رو میگیره همراهیش میکنه بیاد پایین از پله ها وقتی میاد لبایی اهو رو اسیر میکنه
اهو:اخ رژلبم خراب شد ارکان
ارکان:بدرک خیلی قرمز بود
اهو:ایش بیا بریم دیر شد
ارکان:یک لحضه صبر کن چیزی میخوام بگم
اهو:جانم
ارکان:بیا قول بده ک مال کسی دیگی نشی هرچی شد فقط مال من باشی فرشته من
اهو:من مال توعم دیوونه مال تو
و اهو پرید بغلش
(فلش حال)
اراد میزنه به پای ارکان ک دیگ اهو رو نگاه نکنه
ارکان:اهو فردا وقت داری
اهو:اره چطور؟
ارکان:باهام یکجایی بیایی
اراد:اقا ارکان من شوهرشم باید از من اجازه بگیری
ارکان توجه به حرف اراد نمکنه نزدیک میش به اهو
ارکان:میایی؟
اهو نگاه میکنه به اراد ک اراد بلند میش
اراد:ارکان بلندشو کارت دارم خصوصی بیا تو حیاط
اراد جلو جلو میره تو حیاط.......
۵.۳k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.