قاتلی در مقابل دیگری / پارت ۳۵

پارت ۳۵#





آفتاب شدیدی می‌تابید ، انگار پنجره جوری طراحی شده بود که نور آفتاب رو داخل کل اتاق پخش کنه .
هرموت چشمانش را از شدت آفتابی که روی صورتش بود بسته بود و هنوز دستانش بالای سرش به سقف بسته شده بودن .

مردان نقاب دار به آیزاس ، هرموت و جئی یک چیز مشترک گفتند:

[ میخوای بدونی از تو جیبت چی پیدا کردیم ؟]


هرموت با اضطراب پاسخ داد:
[چیز بدی همراهم داشتم؟]


مرد نقاب دار یک انگشتر را به سمت هرموت پرت کرد و انگشتر جلوی پاهای هرموت روی‌ زمین افتاد .


از طرفی دیگر ، جئی در پاسخ با اکراه گفت:
[از قبل چیزی همراهم نبود الکی گشتید]

مرد نقابداری که رو به روی جئی نشسته بود یک گردنبند به سمت جئی پرت کرد ، گردنبندی شامل یک عکس داخلش .


آیزاس بدون دادن هیچ پاسخی فقط خندید و مرد نقابدار جلوی آیزاس هم یک تلفن قدیمی به سمتش پرتاب کرد ، اگرچه آیزاس تلفن را درست قبل از برخورد به صورتش گرفت و با خنده گفت:
[گوشی قدیمی خودمه همیشه همراهمه مرسی بهم برگردونی]


جئی با خستگی و دستان لرزان گردنبند را برداشت و گفت:
[عکس دخترمه اون مریضه اون بهم بیشتر از هرکس دیگه ای احتیاج داره]


هرموت هم بعد از مدتی نگاه کردن به حلقه روی زمین به آرامی با لبخندی از ترس گفت:
[اوه این؟ این چیز بدی نیست حلقه ازدواجه میخوام از یه خانمی درخواست ازدواج کنم]


مرد نقابدار حلقه را برداشت و نوشته های ریز داخل حقله را خواند :
[هرموت ، شلا ؟]

هرموت لبخند زد و با لحنی پر از احساسات گفت:
[ آره شلا اسم قشنگیه نه ؟]

همان لحظه دکتر در اتاق کناری مشغول مرتب کردن چندین برگه بود که نامی آشنا شنید ، اسم معشوقه پنهانی دکتر (شلا) .
دکتر با عجله وارد اتاق هرموت شد ، مرد نقابدار با عصبانیت گفت:
[لعنتی تو حق نداری بیای داخل]

دکتر با دیدن چهره هرموت اون رو شناخت ، دکتر و هرموت لحظه ای بی صدا به یکدیگر خیره شدن ، دکتر شبی که هرموت برای شلا ژاکت آورده بود را به یاد می‌آورد . دکتر بعد مدتی سکوت با صدای خشمگین اما آرام به مرد نقابدار گفت:
[تو گفتی این پسره داشته مخفیانه بهتون نگاه می‌کرده ؟ یادت رفته سزای افراد خبرچین چیه؟]

مرد نقابدار با اطمینان پاسخ داد:
[کسی‌ که خبرچینی کنه باید بمیره]



ادامه دارد ....

#داستان #متن #رمان
دیدگاه ها (۲)

قاتلی در مقابل دیگری / پارت ۳۶

قاتلی در مقابل دیگری / پارت ۳۷

قاتلی در مقابل دیگری / پارت ۳۴

قاتلی در مقابل دیگری / پارت ۳۳

قلب سیاه نشان سرخ

حس های ممنوعه🍷🥂۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط