پارت 4
پارت 4
مامان شوگا از ازدواج شوگا با لیا راضی نبود چون مامانش میگفت
فلش به روز آشنایی شوگا با لیا
لیا: میا برو پیتزا بگیر بیار بخوریم (میا خواهرشه )
لیا مغازه لباس های برند ... رو داشت
صدایی از بیرون میومد دیدم شوگا عضو گروه بی تی اسه
یه راست میاد طرف من
ش: سلام
لیا:س سلام آقای مین
ش: یه تیشرت میخواستم
لیا:چه رنگی
ش: هر رنگی که دوست داری
لیا:آقای مین توی این چند هفته هی همین رو میگی سعی داری اطلاعاتم رو بگیری چه رنگی دوست دارم چند سالمه
اسمم چیه و... این کار شما منو ناراحت میکنه
ش: ببخشید من فقط دوستت دارم
لیا:میدون.....چییییییی
ش:میشه دوست دختر باشی
لیا: خب بله
یک هفته بعد هم ازدواج کردن
مامان ش:چییی امکان ندارد یونگی
ش:ولی من دوستش دارم
مامان ش: تو باید انتخاب کنی ما یا اون
ش: مامان بحث تو و اون نیس من هه جین (دختر خالش)رو دوست ندارم
مامان ش: ما هه جین رو میشناسین اون دختر خوبیه. ولی اون دختر رو نه ما حتی نمیشناسیم توی گذشته اون چی شده
ش:شما نمیشناسید ولی من میشناسم حالا شما انتخاب کنید
یا من با لیا ازدواج میکنم یا دیگه هیچ پسری به اسم یونگی نداری
مامان ش: هق برو ازدواج کن ولی اگه بهت خیانت کرد نگی چرا برام دختر خوب معرفی نکردی
خلاصه اینطور شد که شوگا با لیا ازدواج کرد
مامان شوگا از ازدواج شوگا با لیا راضی نبود چون مامانش میگفت
فلش به روز آشنایی شوگا با لیا
لیا: میا برو پیتزا بگیر بیار بخوریم (میا خواهرشه )
لیا مغازه لباس های برند ... رو داشت
صدایی از بیرون میومد دیدم شوگا عضو گروه بی تی اسه
یه راست میاد طرف من
ش: سلام
لیا:س سلام آقای مین
ش: یه تیشرت میخواستم
لیا:چه رنگی
ش: هر رنگی که دوست داری
لیا:آقای مین توی این چند هفته هی همین رو میگی سعی داری اطلاعاتم رو بگیری چه رنگی دوست دارم چند سالمه
اسمم چیه و... این کار شما منو ناراحت میکنه
ش: ببخشید من فقط دوستت دارم
لیا:میدون.....چییییییی
ش:میشه دوست دختر باشی
لیا: خب بله
یک هفته بعد هم ازدواج کردن
مامان ش:چییی امکان ندارد یونگی
ش:ولی من دوستش دارم
مامان ش: تو باید انتخاب کنی ما یا اون
ش: مامان بحث تو و اون نیس من هه جین (دختر خالش)رو دوست ندارم
مامان ش: ما هه جین رو میشناسین اون دختر خوبیه. ولی اون دختر رو نه ما حتی نمیشناسیم توی گذشته اون چی شده
ش:شما نمیشناسید ولی من میشناسم حالا شما انتخاب کنید
یا من با لیا ازدواج میکنم یا دیگه هیچ پسری به اسم یونگی نداری
مامان ش: هق برو ازدواج کن ولی اگه بهت خیانت کرد نگی چرا برام دختر خوب معرفی نکردی
خلاصه اینطور شد که شوگا با لیا ازدواج کرد
۹.۶k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.