🛑پارت چهارم=
🛑پارت چهارم=
-ای بابا...چیکار کنم با این،چرا اینجوری میکنه،حامد.../پا شد رفت پیشش،همین که حامد خواست از اتاق خارج بشه دستشو گرفت:«یه دقیقه وایسا»حامد:«شما؟!»-حامد مسخره بازی در نیار،خیلی بی رحمی/-تو چه اصراری داری که با من دوست بشی؟این همه آدم چرا من؟من مگه چی دارم که هیچکی نداره/-خوشتیپی،خوشگلی،موهای فرت خوشگله،یکمم شوخی😄/-خیلیا اینو میگن،ولی من چیزی به غیر جدی بودن و بد اخلاق بودن ندارم/-چرا این حرفو میزنی،من تورو دوست دارم که دارم اینکارارو میکنم،چرا میخوای تنها باشی؟چرا اینو به من میگی؟/-چون ذهنم درگیره،میخوام یذره به زندگیم فکر کنم/رفت./-باشه نرو،کجا میری آخه،میری یه چیزیت میشه،پرستار تورو سپرده به من/حامد برگشت نگاش کرد:«خودش چرا نمیاد،چرا تو،کس دیگه ای نیست از من پرستاری کنه؟»-چرا...ولی چون دید من تورو دوست دارم گفت تو هم مراقبش باش/-پرستار غلط کرد😐/-عه،حامد/-حامد و کوفت،حامد و زهرمار،خودش کجاس😠؟/-حامد...😟/-حامد بی حامد جواب منو بده😠/-من چه بدونم ندیدم کجا رفت😐/-تو هم هیچیو نمیدونی/-حامد خواهش میکنم/-یه کاری نکن بگم حامدم صدام نکنیا/-چقدره تو بهت بر میخوره،منو باش که مثل جونم ازت مراقبت میکنم/-منت نزن،ببین اصلا خوشم نمیاد از منت زدن.../-منت نمیزنم فقط میخوام بدونی که چقدر بی رحمی.../-باشه،میدونم بی رحمم لازم نیست بگی...(بغضش اومد)خیلی ممنون🥺/(خواست بره)-حامد جون من نرو😟/-نیما جونتو قسم نده😑/-(داد زد:میدم😠)،تا کِی میخوای اینجوری کنی هان؟!تا کِی؟!تو هر کاریم بکنی خودتم بکشی الان مریضی نمیتونی کاری بکنی،غیر از اینکه صبر کنی/-اینو نمیگفتی هم میدونستم،ولی تنها راهش این نیست...خودکشی میکنم...🙂/-چی؟!این چه حرفیه میزنی؟!😐(حامد رفت)حامد؟!کجا میری؟؟!!یه لحظه وایسا ببینم/رفت دنبالش.
-ای بابا...چیکار کنم با این،چرا اینجوری میکنه،حامد.../پا شد رفت پیشش،همین که حامد خواست از اتاق خارج بشه دستشو گرفت:«یه دقیقه وایسا»حامد:«شما؟!»-حامد مسخره بازی در نیار،خیلی بی رحمی/-تو چه اصراری داری که با من دوست بشی؟این همه آدم چرا من؟من مگه چی دارم که هیچکی نداره/-خوشتیپی،خوشگلی،موهای فرت خوشگله،یکمم شوخی😄/-خیلیا اینو میگن،ولی من چیزی به غیر جدی بودن و بد اخلاق بودن ندارم/-چرا این حرفو میزنی،من تورو دوست دارم که دارم اینکارارو میکنم،چرا میخوای تنها باشی؟چرا اینو به من میگی؟/-چون ذهنم درگیره،میخوام یذره به زندگیم فکر کنم/رفت./-باشه نرو،کجا میری آخه،میری یه چیزیت میشه،پرستار تورو سپرده به من/حامد برگشت نگاش کرد:«خودش چرا نمیاد،چرا تو،کس دیگه ای نیست از من پرستاری کنه؟»-چرا...ولی چون دید من تورو دوست دارم گفت تو هم مراقبش باش/-پرستار غلط کرد😐/-عه،حامد/-حامد و کوفت،حامد و زهرمار،خودش کجاس😠؟/-حامد...😟/-حامد بی حامد جواب منو بده😠/-من چه بدونم ندیدم کجا رفت😐/-تو هم هیچیو نمیدونی/-حامد خواهش میکنم/-یه کاری نکن بگم حامدم صدام نکنیا/-چقدره تو بهت بر میخوره،منو باش که مثل جونم ازت مراقبت میکنم/-منت نزن،ببین اصلا خوشم نمیاد از منت زدن.../-منت نمیزنم فقط میخوام بدونی که چقدر بی رحمی.../-باشه،میدونم بی رحمم لازم نیست بگی...(بغضش اومد)خیلی ممنون🥺/(خواست بره)-حامد جون من نرو😟/-نیما جونتو قسم نده😑/-(داد زد:میدم😠)،تا کِی میخوای اینجوری کنی هان؟!تا کِی؟!تو هر کاریم بکنی خودتم بکشی الان مریضی نمیتونی کاری بکنی،غیر از اینکه صبر کنی/-اینو نمیگفتی هم میدونستم،ولی تنها راهش این نیست...خودکشی میکنم...🙂/-چی؟!این چه حرفیه میزنی؟!😐(حامد رفت)حامد؟!کجا میری؟؟!!یه لحظه وایسا ببینم/رفت دنبالش.
۲.۲k
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.