نه از گل می گشاید دل نه از گلزار عاشق را

نه از گل می گشاید دل، نه از گلزار عاشق را
که باغ دلگشایی نیست غیر از یار عاشق را

به بوی گل ز خواب بی خودی بیدار شد بلبل
زهی خجلت که معشوقش کند بیدار عاشق را

#صائب_تبریزی
دیدگاه ها (۵)

ازغمآغوشاوهرشبهم آغوشتبم#رهی_معیری

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی‌استتنها سر مویی ز سر موی تو د...

خوش آن که نگاهش به سراپای تو باشدآیینه صفت محو تماشای تو باش...

‌‌#هاتفدارم ز غــم فـراق یـاری کـه مپرس روز سیـهی و شـام تـا...

...از قوت مستیم ز هستیم خبر نیستمستم ز می عشق و چو من، مست د...

در پردۀ اسرار کسی را ره نیستزین تعبیه، جانِ هیچ‌کس آگه نیست#...

چو خود را ز نیکان شمردی بد/نمی گنجد اندر خدایی خودی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط