خلوتم را نشکن

خلوتم را نشکن...

شاید این خلوت من کوچ کند
به شب پروانه
به صدای نفس شهنامه
به طلوع اخرین افسانه
و غروبی که در ان
نقش دیوانگی یک عاشق
بر سر دیواری پیدا شد.

خلوتم را نشکن
خلوتم بس دور است
ز هوای دل معشوق سهند
خلوتم راه درازی ست میان من و تو
خلوتم مروارید است به دست صیاد
خلوتم تیر و کمانی ست به دست سحر
خلوتم راه رسیدن به خداست
خلوتم را نشکن
دیدگاه ها (۵)

ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻗﻠﺐ ﻫﺮﮐﺲﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺸﺖ ﮔﺮﻩ ﮐﺮﺩهﺍﺵ استﻣﺸﺖ میﮐﻨﻢ..ﻭ ...

شاعر شدنم جبری ست در حداقل امشبدستان تو تسبیحی ست در دست غزل...

گریه را می بینم و با خنده رامت می کنم...بهترین احساس دنیا را...

ناگهان آیینه حیران شد،گمان کردم توییماه پشت ابر پنهان شد،گما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط