اسم : چرا من
اسم : چرا من
پارت ۱۸
ویو لونا : رفتم حاضر شدم و به سمت طبقه پایین رفتم جئوم صبحونه اش خورده بود نشسته بود روی کاناپه
لونا : چی کار می کنی
جئون : کوری نشستم
لونا : بریم قدم بزنیم
جئون : برات یک هدیه دارم
لونا : واقعا..........از این کارا بلد بودی
جئون : زر زر نکن بریم حیاط میبینی
لونا : باشه بابا
ویو لونا: همراه رفتم داخل حیاط چقدر حیاط خوشگل بود سرسبز بود خیلی بزرگ. بود تاب بزرگی هم داخل حیاط بود درختای هلو که شکوفه های صورتی داشتن خیلی خوشگل بود عجب سلیقه ای داره داخل تزیین حیاط واوو
جئون : جیغ جیغو از خونه اصلأ خوشت نیومد بعد غرق دیدن حیاط شدی
لونا : اااا خیلی خوشگل هست
جئون : معلومه کار کیه کار من هست می خوای چطور باشه
لونا : از خود راضی......... میگم چرا همه جا حیاط بادیگارد هست
جئون : مراقب هستن کسی حمله نکنه خنگول مثلاً مافیا هستم
لونا: خنگول خودتی ......... کادوم کو پس
جئون : صبر کن ....... آقای لی بیاریدش ( بادیگارد)
آقای لی: چشم
ویو لونا: وقتی کادوم آورد یکم تعجب کردم ولی واقعا دوسش داشتم خیلی قشنگ بود برام دوچرخه خرید بود ( چیه فکر کردید ماشین گرفته 😂) وای چقدر خوش سلیقه فکر نکنم هیچکس تو زندگیم اینقدر خوب به جزئیات ریز علایقم نگاه کرده باشه
جئون : خوشت اومد
لونا : معلومه عالیه ممنون ( یهو از ذوق پرید بغل جئون )
جئون : خوشحالم خوشت اومد
لونا : ببخشید که یهو بغلت کردم
جئون : اشکال نداره جیغ جیغو
لونا : می خوام سوارش بشم
جئون : سوارشو .........اه تلفنم زنگ خورد من جواب این بدم
لونا سوار دوچرخه شد داشت برای خودش دور میزد که یهو افتاد و جیغ کشید که ................
بچهها اینم پارت ۱۸ امیدوارم راضی باشید و اینکه بابت حمایت هم ممنون 🦋✨
بچهها لطفاً نظرتون درباره رمان بگید خوشحال میشم بدونم و اینکه نظر واقعیت بگید
پارت ۱۸
ویو لونا : رفتم حاضر شدم و به سمت طبقه پایین رفتم جئوم صبحونه اش خورده بود نشسته بود روی کاناپه
لونا : چی کار می کنی
جئون : کوری نشستم
لونا : بریم قدم بزنیم
جئون : برات یک هدیه دارم
لونا : واقعا..........از این کارا بلد بودی
جئون : زر زر نکن بریم حیاط میبینی
لونا : باشه بابا
ویو لونا: همراه رفتم داخل حیاط چقدر حیاط خوشگل بود سرسبز بود خیلی بزرگ. بود تاب بزرگی هم داخل حیاط بود درختای هلو که شکوفه های صورتی داشتن خیلی خوشگل بود عجب سلیقه ای داره داخل تزیین حیاط واوو
جئون : جیغ جیغو از خونه اصلأ خوشت نیومد بعد غرق دیدن حیاط شدی
لونا : اااا خیلی خوشگل هست
جئون : معلومه کار کیه کار من هست می خوای چطور باشه
لونا : از خود راضی......... میگم چرا همه جا حیاط بادیگارد هست
جئون : مراقب هستن کسی حمله نکنه خنگول مثلاً مافیا هستم
لونا: خنگول خودتی ......... کادوم کو پس
جئون : صبر کن ....... آقای لی بیاریدش ( بادیگارد)
آقای لی: چشم
ویو لونا: وقتی کادوم آورد یکم تعجب کردم ولی واقعا دوسش داشتم خیلی قشنگ بود برام دوچرخه خرید بود ( چیه فکر کردید ماشین گرفته 😂) وای چقدر خوش سلیقه فکر نکنم هیچکس تو زندگیم اینقدر خوب به جزئیات ریز علایقم نگاه کرده باشه
جئون : خوشت اومد
لونا : معلومه عالیه ممنون ( یهو از ذوق پرید بغل جئون )
جئون : خوشحالم خوشت اومد
لونا : ببخشید که یهو بغلت کردم
جئون : اشکال نداره جیغ جیغو
لونا : می خوام سوارش بشم
جئون : سوارشو .........اه تلفنم زنگ خورد من جواب این بدم
لونا سوار دوچرخه شد داشت برای خودش دور میزد که یهو افتاد و جیغ کشید که ................
بچهها اینم پارت ۱۸ امیدوارم راضی باشید و اینکه بابت حمایت هم ممنون 🦋✨
بچهها لطفاً نظرتون درباره رمان بگید خوشحال میشم بدونم و اینکه نظر واقعیت بگید
۱.۰k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.