چند پارتی جیمین
چند پارتی جیمین
My share of you
Part 3
جیمین: خانوم پارک ات بیایین میخوام بهتون چیزی بگم کار مهمی هست
ات: آقای پارک من پارک ات نیستم بعدشم هیچ دلیلی نمیبینم باهات بیام چون دارم با مینسو روی پروژه کار میکنم مزاحم نشید
یهو اومد جلو با عصبانیت بهم نگاه کرد دستشو محکم زد روی میز از ترس سرمو انداختم پایین
جیمین: سریع بلند شو
با ترس بلند شدم جیمین رفت منم دنبالش رفتم وارد دفترش شدم روی مبل نشستم
جیمین: چرا باید اینقدر باید لجباز باشی
ات: که لجباز آره تو همونی نبودی که با اینکه با من بودی رفتی اونو بوسیدی من بهت اعتماد داشتم من بهت باور میکردم 😭
جیمین: عشقم گریه نکن من نزدیک اون نشدم اون خودش نزدیکم شد منو بوسید من تا خواستم پیش بزنم تو اومدی داخل میدونی که من بهت هیچوقت دروغ نمیگم
ات: من نمیدونم چی بگم
جیمین: فقط بهم اعتماد کن
ات: من همیشه بهت اعتماد دارم
جیمین: الان برو خونه استراحت کن
ات: باشه فردا میبینمت
گونشو بوسیدم رفتم کیفمو برداشتم از شرکت خارج شدم رفتم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم رفتم خونه ماشین رو جلوی خونه پارک کردم با خستگی رفتم خونه روی مبل دراز کشیدم به سقف نگاه کردم بلند شدم رفتم اتاق لباسامو عوض کردم یکم روی مدارک های شرکت کار کردم برا خودم غذا سفارش داد نشستم منتظر موندم غذا برسه یکم بعد درو زدن رفتم درو باز کردم دیدم جیمین با پیتزا جلوی خونه وایساده
ات: جیمین اینجا چیکار میکنی این پیتزا برای چی هست
جیمین: سلام عشقم پیک جلوی خونه بود ازش گرفتم پولشو پرداخت کردم گفتم من بیارم
ات: بیا داخل
جیمین: آیا میتونم بپرسم چرا تا این وقت بیدار موندی
ات: خوابم نمیاد
جیمین: با من خوابت میاد
اومد داخل نگاهی به من انداخت پوزخند زد
جیمین: با این شورتک زیبا تر به نظر میایی
ات: هی کجا رو نگاه میکنی بیا بریم غذا بخوریم گشنمه
پیتزا رو از دستش گرفتم رفتم روی مبل نشستم پیتزا رو گذاشتم روی پاهام شروع کردم به خوردن
جیمین: هی به منم بده
ات: بیا بخور
اومد کنارم نشست از دهنم پیتزا رو خورد
ات : جیمین بیا از اینجا بخور
جیمین: نه اینطوری بخورم بیشتر میچسبه
خندیدم سرمو گذاشتم رو پاهاش
ات: عاشقتم پارک جیمین
جیمین: منم عاشقتم پارک ات
تامام
The
My share of you
Part 3
جیمین: خانوم پارک ات بیایین میخوام بهتون چیزی بگم کار مهمی هست
ات: آقای پارک من پارک ات نیستم بعدشم هیچ دلیلی نمیبینم باهات بیام چون دارم با مینسو روی پروژه کار میکنم مزاحم نشید
یهو اومد جلو با عصبانیت بهم نگاه کرد دستشو محکم زد روی میز از ترس سرمو انداختم پایین
جیمین: سریع بلند شو
با ترس بلند شدم جیمین رفت منم دنبالش رفتم وارد دفترش شدم روی مبل نشستم
جیمین: چرا باید اینقدر باید لجباز باشی
ات: که لجباز آره تو همونی نبودی که با اینکه با من بودی رفتی اونو بوسیدی من بهت اعتماد داشتم من بهت باور میکردم 😭
جیمین: عشقم گریه نکن من نزدیک اون نشدم اون خودش نزدیکم شد منو بوسید من تا خواستم پیش بزنم تو اومدی داخل میدونی که من بهت هیچوقت دروغ نمیگم
ات: من نمیدونم چی بگم
جیمین: فقط بهم اعتماد کن
ات: من همیشه بهت اعتماد دارم
جیمین: الان برو خونه استراحت کن
ات: باشه فردا میبینمت
گونشو بوسیدم رفتم کیفمو برداشتم از شرکت خارج شدم رفتم سمت پارکینگ سوار ماشین شدم رفتم خونه ماشین رو جلوی خونه پارک کردم با خستگی رفتم خونه روی مبل دراز کشیدم به سقف نگاه کردم بلند شدم رفتم اتاق لباسامو عوض کردم یکم روی مدارک های شرکت کار کردم برا خودم غذا سفارش داد نشستم منتظر موندم غذا برسه یکم بعد درو زدن رفتم درو باز کردم دیدم جیمین با پیتزا جلوی خونه وایساده
ات: جیمین اینجا چیکار میکنی این پیتزا برای چی هست
جیمین: سلام عشقم پیک جلوی خونه بود ازش گرفتم پولشو پرداخت کردم گفتم من بیارم
ات: بیا داخل
جیمین: آیا میتونم بپرسم چرا تا این وقت بیدار موندی
ات: خوابم نمیاد
جیمین: با من خوابت میاد
اومد داخل نگاهی به من انداخت پوزخند زد
جیمین: با این شورتک زیبا تر به نظر میایی
ات: هی کجا رو نگاه میکنی بیا بریم غذا بخوریم گشنمه
پیتزا رو از دستش گرفتم رفتم روی مبل نشستم پیتزا رو گذاشتم روی پاهام شروع کردم به خوردن
جیمین: هی به منم بده
ات: بیا بخور
اومد کنارم نشست از دهنم پیتزا رو خورد
ات : جیمین بیا از اینجا بخور
جیمین: نه اینطوری بخورم بیشتر میچسبه
خندیدم سرمو گذاشتم رو پاهاش
ات: عاشقتم پارک جیمین
جیمین: منم عاشقتم پارک ات
تامام
The
- ۲۸.۷k
- ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط