دریاچه عشق ادامه p10
دریاچه عشق ادامه p10
بدو بدو رفتم سمت گاز دیدم همچی مرتبه
تهیونگ با قیافه من انقد خندید که پخش زمین شد
ا/ت : یااا فکر میکنی اذیت کردن بقیه راحته
رفتم به شوخی اروم زدمش همینجور میخندید
که عصبی شدم خیلی زدمش آخر از روش پاشدم
گفت کمک کن پاشم دستشو گرفتم که خواستم
بلندش کنم که منو کشوند سمت خودش افتادم روش
به صورتش نزدیک بودم خواست لبشو بزاره رو لبام که
این بهترین فرصت بود تا
بهش اعتراف کنم ( توجه یادتون باشه
ا/ت یه حسایی دیشب به تهیونگ پیدا کرد)
دستمو گذاشتم رو لبش بهش گفتم
ا/ت : نه ..... از این به بعد من میبوسمت.......
..... ادامه دارد.......
بدو بدو رفتم سمت گاز دیدم همچی مرتبه
تهیونگ با قیافه من انقد خندید که پخش زمین شد
ا/ت : یااا فکر میکنی اذیت کردن بقیه راحته
رفتم به شوخی اروم زدمش همینجور میخندید
که عصبی شدم خیلی زدمش آخر از روش پاشدم
گفت کمک کن پاشم دستشو گرفتم که خواستم
بلندش کنم که منو کشوند سمت خودش افتادم روش
به صورتش نزدیک بودم خواست لبشو بزاره رو لبام که
این بهترین فرصت بود تا
بهش اعتراف کنم ( توجه یادتون باشه
ا/ت یه حسایی دیشب به تهیونگ پیدا کرد)
دستمو گذاشتم رو لبش بهش گفتم
ا/ت : نه ..... از این به بعد من میبوسمت.......
..... ادامه دارد.......
۱۴.۴k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.