بی تو شاید: باز "چشمی" تَر کنم
بیتو شاید: باز "چشمی" تَر کنم
یا؛ کـه شـعرِ "مولوی" از بَـر کنم
شاید: از "ژرفایِ" غمگینِ "غـزل"
"شِـکوهیِ" بیهَمنَوایی، سر کنم
بیتـو شاید: در "پنـــاهِ" آسِـمان،
"هِجرَتَت" را، از دلـم "بـاور" کنم
شاید: از پَستویِ خشـمی مُلتَهِب،
"تیغهیِ" عشقِ تو را "خنجر" کنم
یا؛ که شاید: دَخمهای پیـدا شَوَد،
خاکِ سردش را به تَن، بستر کنم
شاید: از بارانترینْ "رگبـارِ" اَبــر،
جامـهای "نیلوفـرین" در بَـر کنم
از هجومِ بُغـضِ سرکش، در گِلو،
کِشـتیِ "مِهــرِ" تـو را "لَنـگَر" کُنَم
"پرتو" در خوابِ خزان و خاطره!
یک خداحافظ به "شهریـور" کنم
رفتـهای؛ دور از "نــگاهِ" پنــجره،
شاید: این "غمنامه" را دفتـر کنم
یا؛ کـه شـعرِ "مولوی" از بَـر کنم
شاید: از "ژرفایِ" غمگینِ "غـزل"
"شِـکوهیِ" بیهَمنَوایی، سر کنم
بیتـو شاید: در "پنـــاهِ" آسِـمان،
"هِجرَتَت" را، از دلـم "بـاور" کنم
شاید: از پَستویِ خشـمی مُلتَهِب،
"تیغهیِ" عشقِ تو را "خنجر" کنم
یا؛ که شاید: دَخمهای پیـدا شَوَد،
خاکِ سردش را به تَن، بستر کنم
شاید: از بارانترینْ "رگبـارِ" اَبــر،
جامـهای "نیلوفـرین" در بَـر کنم
از هجومِ بُغـضِ سرکش، در گِلو،
کِشـتیِ "مِهــرِ" تـو را "لَنـگَر" کُنَم
"پرتو" در خوابِ خزان و خاطره!
یک خداحافظ به "شهریـور" کنم
رفتـهای؛ دور از "نــگاهِ" پنــجره،
شاید: این "غمنامه" را دفتـر کنم
۷.۱k
۰۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.