گناه آلود pt 5

دختر ترسیده کمی سرش رو خم کرد و جونگ کوک میله ی کامیون رو تکیه گاه قرار داد و از روی سقف ماشین پرید داخل ماشین و لگد محکمی به تکیه گاه صندلی زد و صندلی به سمت عقب کامیون پرت شد
رزی: لعنتی
و تهیونگ به همین شکل وارد کامیون شد و به سمت خواهرش رفت و دست و پاش رو باز کرد
جونگ کوک: حالا چه جوری باید بریم بیرون؟
جوهی: ممنونم
تهیونگ: نه نه نه!
در کامیون در حال بسته شدن بودن و حالا سه نفری اونجا گیر افتاده بودن تو ماشین اولین و آخرین دشمنشون«پلیس»
جونگ کوک در حالی که حساب تفنگشو تنظیم می کرد ادامه داد: نگران نباش اولین بارمون نیست که...
رزی: دیگه تو چنگمن
صدای گلوله/
جوهی: جیغ بلند/
شیشه ی بین راننده و کانتر کامیون شکست و تفنگ جونگ کوک دقیقا رو شقیقه ی رزی قرار داشت
جونگ کوک: تو کی نمی خوای تو آتیش کامیون خودت بمیری؟
رزی: کافیه یه دکمه فشار بدم تا کل کانتری که توش ایستادی پرت شه تو دره
جونگ کوک: قبل از این که فرصت انجامش رو داشته باشی مغزتو میپاشم رو شیشه ماشین
رزی زیر لب لعنتی فرستاد و قطعا نی تونست اینبار هم بدون اونا برگرده
...
یونگی: اون دوتا دارن چه غلطی میکنن؟
جیمین: یک کیلو متر تا شهر مونده
یونگی: تلفن تهیونگ رو بگیر
...
جونگ کوک: هیچ مدرکی علیه ما نداری و مطمئنا اونقدر احمق نیستی که فک کنی حمل و استفاده از اسلحه تو این کشور جرم باشه
رزی: کافیه پاتون به اداره پلیس باز شه؛ اون موقع مدرک خودش جور میشه
بعد از گفتن آخرین کلمه فرمون ماشین رو با سرعت چرخوند چنان دوری زد که هر سه نفر داخل کانتر به یک سمت پرت شدن
....
لیسا: داره تو خیابون یک طرفه دور میزنه؟؟؟
یونگی: می خواد زیرمون کنه....برو تو جاده خاکی هر کاری می کنی از سر راهش برو کنار
جونگ کوک: تف بهت
رزی: علا رقم میل باتنیش کانتر رو از کامیون جدا کرد و خودش از مسیر دور شد و کانتر بعد از زدن چند دور روی زمین ثابت موند
یونگی و بقیه از ماشین پیاده شدن و سمت کانتر رفتن
یونگی: جیمین بازش کن
جیمین کلت کمریش رو از جیبش جدا کرد و به سمت قفل کانتر گرفت و بعد از چند شلیک در کانتر باز شد
جوهی تو بغل تهیونگ بود و تهیونگ گوشه ی کانتر با سر خونی پخش زمین بود و جونگ کوک هم وعضش بهتر از تهیونگ نبود مچ دستش شکسته بود و از صورت و بینش خون میومد؛ جیسو بدو به سمت جوهی رفت و بلندش کرد
جیسو: خوبی جوهیااا؟؟؟
جوهی هنوز تو شک بود و نای جواب دادن نداشت و فقط کمی سرش رو تموم داد
یونگی: ببرش تو ماشین