توی مخاطب های گوشیت

توی مخاطب های گوشیت
یه شماره بوده که یه روزی برات از همه مهم تر بوده...!
اسمشُ،یجوری ذخیره کرده بودی که
هر وقت نگاش میکردی،قند توی دلت آب میشده...
اما الان ممکن
نباشه!
خیلی وقته که نباشه!
.
نمیدونم چجوری شد که،دیگه نخواستیش....
چجوری جرات مُرده شدتو زنده کردی،
عکسا و شمارشو پاک کردی....
ولی اینو خوب میدونم
که هنوز به سرت میزنه گاهی بری نگاش کنی...
شاید دیگه مثل روز اول،دوسش نداشته باشی و متنفر باشی
اما دنبال جوابِ سوال های تو سَرتی!
میخوای خوشیشو ببینی و آروم شی!
ولی بعضیا
میرن تا باهاش درد و دل کنن!
فراموشش کردن!توی زندگیشون گم کردن اون آدم رو!
ولی ممکن سالی یه بار،یا هر چند وقت یه بار برن سمتش!
.
حرف زدن با کسی که یه روز جزیی از تو بوده
خیلی دردناکه!
ولی وقتی حرفاتو تا آخر گوش میده و نمیذاره بره
مصمم ترت میکنه که به هر بهونه ای
عکسشو باز نگاه کنی و بذاریش کنار تا یه مدت دیگه...
.

توی زندگیت
هنوز یه نفری هست،
که نمیدونی دوسش داری یا نه!
مگه نه...؟!
دیدگاه ها (۱۳)

خداوند خودش در دل آدم گذاشت که سیب بچیند ولی به حوا '' نه ''...

گفتند به خدا اعتماد کن...اعتماد کردم و طُ را خواستم!گفتم خدا...

برای همه مان،یک روزهایی هستند که می نشینیم کنج اتاق و همانطو...

بی اعتمادی وحشتناک ترین کابوس دنیاست...خودت را در عکس های قد...

گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنهیه وقتایی بلد نیستی چیزی رو بدو...

گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنه!یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوز...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط