تک پارتی جونگکوکـــ
دوباره دستای گرمشو روی پوست نرم دختر کشید...برای بار سوم برگشته بود تا ماه کوچولوشو ببینه...
_معذرت میخوام ک راهی برای نجاتت از این حس مزخرف نداشتم...اوه راستی، وقتی نبودم چیا یاد گرفتی؟!...هنوزم از سایه ها میترسی؟...
قطره اشکی از چشمهای اقیانوسیه ات چکید...این همه احساس یهویی براش زیاد بود...
_مون کوچولو؟!...چرا گریه میکنی؟...کوکی اینجاست...
اروم با دستش اشکهای دختر کوچولوشو ک مثل ابر میریختن پاک میکنه...
_متاسفم ک تنهات گذاشتم...مطمعن باش این برای هردومون بهتر بود مون...
_اتی من؛ من درحال محو شدنم...
_از زندگیت نهایت استفاده و ببر قبل از اینکه توی پارچه ی سفید بپیچنت...
_قول بده هیچوقت واسه جسمی ک توی خاکه اشک نریزی، تو هروقت بخوای میتونی منو ببینی مون...
برای بار اخر دستشو سمت چشمایی برد ک اشکهاش قطع نمیشد...این بار بعد از پاک کردن اشک هاش، بوسه ی ارومی زیر چشمش گذاشت...
_ب ماه نگاه کن ات، اون هم منتظره تا برگردم پیشش...
_اینو بدون، حتی اگ دیگ جسمی برای اثباتش نداشته باشم بازهم قاطعانه میگم ک عاشقانه میپرستمت...
_وقت خدافظیه...
_برمیگردم مون...:))
دارم میمیرم از گریه
با وایب اهنگ fourth of july خیر سرم
معنیشو نخونین وگرنه مثل من میمیرین ا گریه
_معذرت میخوام ک راهی برای نجاتت از این حس مزخرف نداشتم...اوه راستی، وقتی نبودم چیا یاد گرفتی؟!...هنوزم از سایه ها میترسی؟...
قطره اشکی از چشمهای اقیانوسیه ات چکید...این همه احساس یهویی براش زیاد بود...
_مون کوچولو؟!...چرا گریه میکنی؟...کوکی اینجاست...
اروم با دستش اشکهای دختر کوچولوشو ک مثل ابر میریختن پاک میکنه...
_متاسفم ک تنهات گذاشتم...مطمعن باش این برای هردومون بهتر بود مون...
_اتی من؛ من درحال محو شدنم...
_از زندگیت نهایت استفاده و ببر قبل از اینکه توی پارچه ی سفید بپیچنت...
_قول بده هیچوقت واسه جسمی ک توی خاکه اشک نریزی، تو هروقت بخوای میتونی منو ببینی مون...
برای بار اخر دستشو سمت چشمایی برد ک اشکهاش قطع نمیشد...این بار بعد از پاک کردن اشک هاش، بوسه ی ارومی زیر چشمش گذاشت...
_ب ماه نگاه کن ات، اون هم منتظره تا برگردم پیشش...
_اینو بدون، حتی اگ دیگ جسمی برای اثباتش نداشته باشم بازهم قاطعانه میگم ک عاشقانه میپرستمت...
_وقت خدافظیه...
_برمیگردم مون...:))
دارم میمیرم از گریه
با وایب اهنگ fourth of july خیر سرم
معنیشو نخونین وگرنه مثل من میمیرین ا گریه
۳۹.۱k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.