~سلامم
~سلامم
+یونااا من باید بیام خونت
~منم دوست دارم بیای اما باید حساب یه پیشی رو برسم خواهری
=خب سوا فقط سه روزه باشه؟؟
_من...تنهام میتونم برما
=کوک خواهرم رو به تو میسپرم
+نههه من با این گوریل چیکار دارم
_یاا بخاطر تو دارم میاما
/یعنی قراره سه روز دعوا باشه واو
~تو یکی ببند که باید دعا کنی نمیری
/متاسفم چون من دین ندارم💪🏻
~یه دینی نشونت بدم(عصبی)
=بسه بابا هرکی به هرکیه جمع کنید برید میخوام بخوابم
داخل خونه
_من میرم تو اتاق جیمین
+اوهوم
ویو کوک
رفتم تو اتاق جیمین بعدش رفتم حموم وقتی اومدم بیرون یکی از لباسام رو پوشیدم (وسایلش رو برداشت دست خالی که نمیاد://) رفتم پایین دیدم سوا داره رامیون درست میکنه
_یاا عجب بویی داره
+تو که میدونی چه چیزی کجای خونس فوتبال داره برو بزار تا بیام رامیون ها اماده میشن
_اوهوم
رفتم فوتبال گذاشتم سوا هم با کاسه های رامیون اومد نشستیم داشتم میخوردم و به این فکر میکرد سوا چقدر دختر شیطونه خیلی کیوته یاا چی دارم میگم داشتم اب میخوردم
+نههههه(جیغ)
با دادش سه متر پریدم بالا و همین باعث شد هرچی اب تو لیوان بود ریخته بشه رومم
_ببین تا سه میشمرم فقط دستم بهت نرسه (چشاش بست)
+ببین بیا با
_1
+یا بیا درست حرف بزنیم
_2
+ای بابا(دویید)
_3
ویو سوا
تا تونستم دوییدم رفتم تو اتاقم اومدم درو ببندم پاش رو گذاشت لای در و اومد تو
_از من در میری؟؟
+خب یذره خیس شدی
_من الان باید برم حمومم یذرههه
وقتی به جاهامون دقت کردیم من رو تخت بودم اونم روی من بود زود خودمون رو جمع کردیم
+چیزه بیا بریم ادامه فوتبال رو ببینیم
_ها اها باشه
رفتیم پایین نشستی فوتبال دیدیم و......
+یونااا من باید بیام خونت
~منم دوست دارم بیای اما باید حساب یه پیشی رو برسم خواهری
=خب سوا فقط سه روزه باشه؟؟
_من...تنهام میتونم برما
=کوک خواهرم رو به تو میسپرم
+نههه من با این گوریل چیکار دارم
_یاا بخاطر تو دارم میاما
/یعنی قراره سه روز دعوا باشه واو
~تو یکی ببند که باید دعا کنی نمیری
/متاسفم چون من دین ندارم💪🏻
~یه دینی نشونت بدم(عصبی)
=بسه بابا هرکی به هرکیه جمع کنید برید میخوام بخوابم
داخل خونه
_من میرم تو اتاق جیمین
+اوهوم
ویو کوک
رفتم تو اتاق جیمین بعدش رفتم حموم وقتی اومدم بیرون یکی از لباسام رو پوشیدم (وسایلش رو برداشت دست خالی که نمیاد://) رفتم پایین دیدم سوا داره رامیون درست میکنه
_یاا عجب بویی داره
+تو که میدونی چه چیزی کجای خونس فوتبال داره برو بزار تا بیام رامیون ها اماده میشن
_اوهوم
رفتم فوتبال گذاشتم سوا هم با کاسه های رامیون اومد نشستیم داشتم میخوردم و به این فکر میکرد سوا چقدر دختر شیطونه خیلی کیوته یاا چی دارم میگم داشتم اب میخوردم
+نههههه(جیغ)
با دادش سه متر پریدم بالا و همین باعث شد هرچی اب تو لیوان بود ریخته بشه رومم
_ببین تا سه میشمرم فقط دستم بهت نرسه (چشاش بست)
+ببین بیا با
_1
+یا بیا درست حرف بزنیم
_2
+ای بابا(دویید)
_3
ویو سوا
تا تونستم دوییدم رفتم تو اتاقم اومدم درو ببندم پاش رو گذاشت لای در و اومد تو
_از من در میری؟؟
+خب یذره خیس شدی
_من الان باید برم حمومم یذرههه
وقتی به جاهامون دقت کردیم من رو تخت بودم اونم روی من بود زود خودمون رو جمع کردیم
+چیزه بیا بریم ادامه فوتبال رو ببینیم
_ها اها باشه
رفتیم پایین نشستی فوتبال دیدیم و......
۳.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.