آیا این عشق واقعی است؟
Partنمد😐
یونگی:ات کجایی دختر؟
ات:هوفففف اینجام
یونگی:خوبی؟
ات:جیمین کجاس؟
یونگی:توخونه
رفتم خونه دیدم جیمین داره گریه میکنه
جیمین:ا....ات
ات:هیشششش آروم باش بعدا صحبت میکنیم
لیا:ات باید استراحت کنی تا الان هم امکان زنده موندن بچه پنجاه درصده
جیمین:چییییی؟ات خوبی؟چیکار کنیم؟
لیا:ات بیا بریم طبقه بالا تا یه نگاه به بچه بندازم
جیمین ات رو براید استایل بغل کرد و برد گزاشت رو تخت
جیمین:پسرا پیشته....پیشته بیرون
یونگی:میووووو
لیا:بچه گربه میخوایی؟
یونگی تا اینو شنید پسرارو بیرون کرد خودشم رفت
لیا:ات لباستو بده بالا
ات:باشه......بیا
لباسمو دادم بالا جیمین دستمو گرفت و فشار میداد
ات:استرس داری؟
جیمین:پای بچم وسطه به نظرت نداشته باشم
لیا:بچه........
سلوم بعد مدت ها گوشیمو ازم گرفته بودن دیروز دادن بهم حالا هم تقدیم شوما
یونگی:ات کجایی دختر؟
ات:هوفففف اینجام
یونگی:خوبی؟
ات:جیمین کجاس؟
یونگی:توخونه
رفتم خونه دیدم جیمین داره گریه میکنه
جیمین:ا....ات
ات:هیشششش آروم باش بعدا صحبت میکنیم
لیا:ات باید استراحت کنی تا الان هم امکان زنده موندن بچه پنجاه درصده
جیمین:چییییی؟ات خوبی؟چیکار کنیم؟
لیا:ات بیا بریم طبقه بالا تا یه نگاه به بچه بندازم
جیمین ات رو براید استایل بغل کرد و برد گزاشت رو تخت
جیمین:پسرا پیشته....پیشته بیرون
یونگی:میووووو
لیا:بچه گربه میخوایی؟
یونگی تا اینو شنید پسرارو بیرون کرد خودشم رفت
لیا:ات لباستو بده بالا
ات:باشه......بیا
لباسمو دادم بالا جیمین دستمو گرفت و فشار میداد
ات:استرس داری؟
جیمین:پای بچم وسطه به نظرت نداشته باشم
لیا:بچه........
سلوم بعد مدت ها گوشیمو ازم گرفته بودن دیروز دادن بهم حالا هم تقدیم شوما
۳.۰k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.