زر باران آخرن ددارمان بد بود بد

زير باران آخرين ديدارمان بد بود بد
گريه كرديم از جدايى حالمان بد بود بد
بعد عمرى آشنايى داغ دل كندن بد است
بعد عمرى باختيم اقبالمان بد بود بد
دخترى آمد كنارم فال حافظ ميفروخت
گفت حافظ از جدايى فالمان بد بود بد
سالهاى پيش يكسر خاطراتى خوب بود
از بهار اما بسى امسالمان بد بود بد
آرزوهايم همه بر باد رفت و عاقبت
گشت ويران كلبه ى آمالمان بد بود بد
آرزوى مرگ كردم زير باران از خدا
زير باران آخرين ديدارمان بد بود بد
دیدگاه ها (۴)

وسعت اشکم چو دریا مُلک جانم را گرفتپیش چشم روشنت امّا، سرابم...

عاشقی یک نوع قمار زندگیست"گرببازی عاقبت افسرده گیست"من نشستم...

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

تـو برای مـن مثل خانه می مانيجایی هستی کـه بـه آن تعلق دارمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط