کاشکی یه روز با هم دیگه سوار قایق می شدیم

کاشکی یه روز با هم دیگه سوار قایق می شدیم
دور از نگاه آدما هر دومون عاشق می شدیم

کاش آسمون با وسعتش تو دستمون جا می گرفت
گلای سرخ دلمون کاش بوی دریا می گرفت 

کاش تو هوای عاشقی لیلی و مجنون می شدیم
باد که تو دریا می وزید ماهم پریشون می شدیم

کاش که یه ماهی قشنگ برای ما فال می گرفت
برامون از فرشته ها امانتی بال می گرفت

با بال اون فرشته ها تو آسمون پر می زدیم
به شهر ستارهها به آرومی سر می زدیم

شب که می شد امانت فرشته ها رو می دادیم
چشمامونو می بستیم و به یاد هم می افتادیم
دیدگاه ها (۳)

روزگارم بر خلاف اَرزوهایم گذشت ,و من در پس این پرده هنوزم از...

شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلو...

می خواهم بگذرم،بگذرم از هر آنچه که تو ندیدی و من احساس کردم ...

عزیزا ..."با یاد و نام او که تو را زندگی جاویدان بخشید آغاز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط