وقتی بدون اجازه میری پارتی.
پارت:③
ببخشید که انقدر دیر ادامه میدم.
برام مشکلی پیش اومده بود و بخیال شدم.
ولی وقتی اومدم و کامنت های درخشان شمارو دیدم به خودم اومدم.
ببخشید.
____________________ادامه :
کوک : پس انتظار نداشته باش که باهات سرد نباشم.
ا/ت:😔
رفتیم بخوابیم.
جونگ کوک واقعا از ته دل شکسته بود و منم همینطور. وقتی که جونگ کوک خوابش برد رفتم بیرون و روی کاناپه چهار زانو نشستم و گریه کردم. خواستم برم تو اتاق ولی از شدت خستگی افتادم زمین. جون نداشتم بلند شم و تا صبح همونجا خوابیدم.
کوک :
وقتی بیدار شدم پیشم نبود.
رفتم بیرون و دیدم افتاده رو زمین
خیلی ترسیدم و سریع رفتم پیشش.
کوک : ا/ت؟ ا/تتتتتتت؟؟؟؟ ا/ت خوبی؟
ا/ت : جونگگ گ. جونگ کوک؟ ( بی حال🤧 )
کوک : جونم ؟
ا/ت: میشه منو ببخشی؟
کوک : معلومه. ، ولی چرا اینجایی؟ حالت خوبه؟؟
ا/ت : آررهع، خوبم.
کوک : ولی انگار خوب نیستی.
ا/ت :
دستم و گرفت و منو روی کاناپه گذاشت و کنارم نشست و دستش رو گذاشت رو سرش.
ا/ت : جونگ کوک؟ ( گریه )
میشه منو ببخشی تاقت ندارم 😖.
میشه منو از وسط جهنم بیاری بیرون؟؟
کوک : دلم نمیخواد ببخشمت.
ا/ت: چراااا؟؟؟؟؟ ( گریه بیشتر 😅😭)
کوک : دلم نمیخواد ببخشمت ولی نمیتونم😔
ا/ت:🥺
کوک : نمیتونم اینطوری باهات رفتار کنم درست برعکس تو من دوست دارم.
ا/ت: منم دوست دارم 🤧 من واقعا معذرت میخوام.
کوک : به یه شرط می ببخشمت.
ا/ت : چه شرطی؟ 🥺
کوک : به شرط اینکه همیشه به حرفام گوش بدی.
ا/ت: چشم 😫
کوک : در زمن دیگه گریه نکن. بخند.
ا/ت : باشه 🙂
ا/ت :
انگاری یهو جون گرفتم و عین چی بغلش کردم.
#جونگ کوک #بی تی اس #چند پارتی
منتظر پارت بعدی باشید ایندفعه به زودی
😁💖✨
ببخشید که انقدر دیر ادامه میدم.
برام مشکلی پیش اومده بود و بخیال شدم.
ولی وقتی اومدم و کامنت های درخشان شمارو دیدم به خودم اومدم.
ببخشید.
____________________ادامه :
کوک : پس انتظار نداشته باش که باهات سرد نباشم.
ا/ت:😔
رفتیم بخوابیم.
جونگ کوک واقعا از ته دل شکسته بود و منم همینطور. وقتی که جونگ کوک خوابش برد رفتم بیرون و روی کاناپه چهار زانو نشستم و گریه کردم. خواستم برم تو اتاق ولی از شدت خستگی افتادم زمین. جون نداشتم بلند شم و تا صبح همونجا خوابیدم.
کوک :
وقتی بیدار شدم پیشم نبود.
رفتم بیرون و دیدم افتاده رو زمین
خیلی ترسیدم و سریع رفتم پیشش.
کوک : ا/ت؟ ا/تتتتتتت؟؟؟؟ ا/ت خوبی؟
ا/ت : جونگگ گ. جونگ کوک؟ ( بی حال🤧 )
کوک : جونم ؟
ا/ت: میشه منو ببخشی؟
کوک : معلومه. ، ولی چرا اینجایی؟ حالت خوبه؟؟
ا/ت : آررهع، خوبم.
کوک : ولی انگار خوب نیستی.
ا/ت :
دستم و گرفت و منو روی کاناپه گذاشت و کنارم نشست و دستش رو گذاشت رو سرش.
ا/ت : جونگ کوک؟ ( گریه )
میشه منو ببخشی تاقت ندارم 😖.
میشه منو از وسط جهنم بیاری بیرون؟؟
کوک : دلم نمیخواد ببخشمت.
ا/ت: چراااا؟؟؟؟؟ ( گریه بیشتر 😅😭)
کوک : دلم نمیخواد ببخشمت ولی نمیتونم😔
ا/ت:🥺
کوک : نمیتونم اینطوری باهات رفتار کنم درست برعکس تو من دوست دارم.
ا/ت: منم دوست دارم 🤧 من واقعا معذرت میخوام.
کوک : به یه شرط می ببخشمت.
ا/ت : چه شرطی؟ 🥺
کوک : به شرط اینکه همیشه به حرفام گوش بدی.
ا/ت: چشم 😫
کوک : در زمن دیگه گریه نکن. بخند.
ا/ت : باشه 🙂
ا/ت :
انگاری یهو جون گرفتم و عین چی بغلش کردم.
#جونگ کوک #بی تی اس #چند پارتی
منتظر پارت بعدی باشید ایندفعه به زودی
😁💖✨
۳۲.۶k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.