Part 43
Part 43
deep wound = زخم عمیق
دکتر : متاسفم که اینو میگم ولی جواب آزمایشتون منفیه ، شما باردار نیستید و فکر نکنم بتونید هیچوقت باردار بشید چون تعداد کرومزوم های بدنتون نرمال نیست
+ با این جمله ی دکتر احساس کردم دنیا رو سرم آوار شد
سرمو برگردوندم و به جونگکوک نگاه کردم
جونگکوک هم با دیدنه من متوجه ی حال بدم شد و سعی کرد حالمو خوب کنه
_فداسرت عزیزم اونقدراهم از بچه ها خوشم نمیاد
دکتر میتونم ازمایشو ببینم؟
میدونستی که جونگکوک عاشق بچه هاست و فقط بخاطر تو اینو میگه
دکتر برگه ازمایشو به جونگکوک داد
جونگکوک متفکرانه برگه رو نگاه کرد که یهو از جاش پرید بالا
من و دکتر سوالی نگاهش کردیم که گفت
_اینکه جواب آزمایش ا/ت نیست
دکتر : جان؟!
_این اسم روشو نوشته جانگ سولان
با این حرف جونگکوک انگار یه نور امیدی تو دلت روشن شد
با همون چشمای اشکیت مظلومانه و متعجبانه به جونگکوک نگاه کردی
دکتر برگه رو از جونگکوک گرفت و گفت
دکتر : بله درسته من اشتباه اینو خوندم معذرت میخوام که باعث نگرانیتون شدم
الان میگم درستشو بیارن
......
بعد از رفت و آمد های زیاد و خسته کننده ی پرستارها توی اتاق بلاخره جواب آزمایش تورو آوردن
دکتر برگه رو گرفت و یه نگاهی بهش کرد که همون لحظه جونگکوک گفت
_لطفا اول اسمو بخونید
دکتر خنده ای کرد و گفت
دکتر : نگران نباشید ، این یکی درسته
همونطور که پاهاتو از استرس تکون میدادی و ناخوناتو میجویدی دکتر گفت
دکتر : تبریک میگم شما باردارید.....
deep wound = زخم عمیق
دکتر : متاسفم که اینو میگم ولی جواب آزمایشتون منفیه ، شما باردار نیستید و فکر نکنم بتونید هیچوقت باردار بشید چون تعداد کرومزوم های بدنتون نرمال نیست
+ با این جمله ی دکتر احساس کردم دنیا رو سرم آوار شد
سرمو برگردوندم و به جونگکوک نگاه کردم
جونگکوک هم با دیدنه من متوجه ی حال بدم شد و سعی کرد حالمو خوب کنه
_فداسرت عزیزم اونقدراهم از بچه ها خوشم نمیاد
دکتر میتونم ازمایشو ببینم؟
میدونستی که جونگکوک عاشق بچه هاست و فقط بخاطر تو اینو میگه
دکتر برگه ازمایشو به جونگکوک داد
جونگکوک متفکرانه برگه رو نگاه کرد که یهو از جاش پرید بالا
من و دکتر سوالی نگاهش کردیم که گفت
_اینکه جواب آزمایش ا/ت نیست
دکتر : جان؟!
_این اسم روشو نوشته جانگ سولان
با این حرف جونگکوک انگار یه نور امیدی تو دلت روشن شد
با همون چشمای اشکیت مظلومانه و متعجبانه به جونگکوک نگاه کردی
دکتر برگه رو از جونگکوک گرفت و گفت
دکتر : بله درسته من اشتباه اینو خوندم معذرت میخوام که باعث نگرانیتون شدم
الان میگم درستشو بیارن
......
بعد از رفت و آمد های زیاد و خسته کننده ی پرستارها توی اتاق بلاخره جواب آزمایش تورو آوردن
دکتر برگه رو گرفت و یه نگاهی بهش کرد که همون لحظه جونگکوک گفت
_لطفا اول اسمو بخونید
دکتر خنده ای کرد و گفت
دکتر : نگران نباشید ، این یکی درسته
همونطور که پاهاتو از استرس تکون میدادی و ناخوناتو میجویدی دکتر گفت
دکتر : تبریک میگم شما باردارید.....
۶۹.۸k
۱۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.