تیکتاکر قاتل

part seven



ساعت: 07:31
ویو سانزو
واییی وایییییی دیر شد دیر شدددددددد!!!
همینطور که داشتم عین دیوونه ها میدویدم سعی میکردم تز دید مردم مخفی بمونم و با بدبختی به سمت مقر میرفتم تقریبا یه ربع گذشت که جلوی در مقر بودم و رمز رو زدم و در رو باز کردم و وقتی رفتم داخل....اونجا بود
کی.. کیانا*شوک و اروم*
دیدم برگشت به من نگاهی کرد و اروم اومد سمتم هنوز هم موهاش کوتاه پسرونست فکر کنم اصلا تغییری نکرده باشه بقیه هم پشت سرش بودن فکر کنم اونم تازه رسیده بود چون هنوز نشسته بودن
کیانا:سانزو! *دستمو اوردم جلو دست بدم*پسر چقدر بزرگ ش-
یهویی بغلش کردم و سرمو داخل گردنش فرو کردم بغضم گرفت ولی نمیخواستم کسی بفهمه
کیانا:داوش خوبی؟! *اروم با یه دست کمرشو نوازش کردم*
ویو کیانا
دیدم مایکی با یه نگاه برزخی نگاه میکنه انگار اموالشو ازش گرفتن، ریندو مثل همیشه بی تفاوت و ران یه نگاه خاص و پوزخند زده بود
ران:ببین کی دلش تنگ شده بود *پوزخند*
مایکی:سانزو ولش کن... *سرد گفتم و درحال دوریاکی خوردن بودم*
سانزو اروم اروم ولم کرد و سرش پایین بود
-*خیلی اروم گفتم جوری که فقط سانزو بشنوه*تو هم رفتی قاتی مرغا؟! ها؟! با سیدنی... *نیشخند*
سانزو:چ... چی نه نه ما فقط.. دو روزه اشنا شدیم ولی من خیلی وقته که تو رو.... چی دارم میگم؟! ببخشید *اروم جوری که کیانا بشنوه گفتم*
-عادیه عادیه
مایکی:کیانا بیا بریم
کیانا:من تازه اومدم کجا بریم مایکی؟!
مایکی اومد سمتم و دستمو گرفت
مایکی:اتاق کارم
ران:مایکی کیانا تازه اومده بزار یکم پیشمون باشه *لبخند ملیح*
مایکی:شماها مگه کار ندارید؟! ها؟؟ *سرد*
ریندو:ماموریتی نداریم مایکی و کری هم نداریم
کاکوچو رو دیدم که از در بانت اومد داخل و با دیدنم اروم سمتمون اومد
کاکوچو:سلام تو کجا اینجا کجا ؟!
-دیگه اومدم
کاکوچو:چطوری اینجارو پیدا ک-
مایکی:ادرسو من دادم!!
کاکوچو:اها
سانزو:راستی شب میایی خونه من؟! *چشمک زدم*
-اها اون؟! *اروم گفتم*اره میا-
مایکی:نه! خونه من میمونی! *دستشو سفت تر گرفتم*
-پیشت همیشه میمونم حالا یه امشب میرم پیش سا-
مایکی:نه! *یکم بلند گفتم و جلو تر اومدم*
-مایکی؟! پرخاشگری نکن داوش من که پودر نمیشم برم زیر ز-
مایکی بغلم کرد و هیچی نگفت، جو سنگینی شد
سانزو:خب...چطوره فردا بیایی؟!
-ببینم چی میشه....
ویو سیدنی
صبحونمو که خوردم رفتم سمت تلوزیون، روی مبل لم دادم و کنترل رو برداشتم که بزنم کارتون سوپر ماریو ببینم...یه سیب هم توی دستم گرفته بودم و هر 1 دقیقه یه کاری میزدم توی حال خودم بودم که....


(بوفرمایید اینم پارتیو جدیدیو🔥👍)
دیدگاه ها (۶)

بادیگارد شخصی

هر سوالی دارید هرچی میخوایید میتونید بگید و بپرسید بنده هم ج...

خونه جدید

مایکی:بریم دوریاکی برام بخر*خوشحال*-عهههههه جدییییی باشه بری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط