Part 4•~>
Part 4•~>
ویو کوک :
نمیدونم این یورا واسه چی نیومد نگرانش شدم هیچوقت انقدر دیر نمیومد تو همین فکرا بودم که یهو در باز شدو یورا اومد داخل نمیدونم چرا وقتی اومد تو قلبم لرزید خیلی جذاب شده بود با اون مدل مو و ناخونو تاتو وایسا ببینم تاتو مگ قرار نبود فقط موهاش و رنگ کنه با ناخون ؟ با اجازه کی تاتو زده اصلا به من چه
ویو یورا :
اومدم تو دیدم کوک عین بز داره نگا میکنه یعنی بد شدم
یورا : های گایزززز چطورین اوو به به مامان چه کردی همرو دیونه کردی
$ اووو ماشالله دخترم چه خوشکل شده نه هیون
& اره مواظب باش ندزدنت
یورا : الان دارید مسخرم میکنید انقدر بد شدم ؟
$ مسخره چیه مگ میشه تو بد بشی
یورا: والا حالا بیخیال بریم غذا کوف کنیم من گشنمه
سر میز
یورا : عا کوک یادت باشه بعد شام بیام خریدامد نشونت بدم
کوک : از کی تا حالا خریداتو به من نشون میدی
یورا : خیلی گاویاااا منو باش میخواستم باهات وقت بگذرونم
کوک : خیله خب حالا چس نکن بعد شام نشونم بده
خلاصه شامو خوردیم مامان بابا رفتن خوابیدن منم رفتم اتاق کوک تا خریدا رو نشونش بدم
ویو کوک :
تعجب کردم گف میخواد باهام وقت بگذرونه من از خدا خواسته قبول کردم بعد شام که مامان بابا خوابیدن گفتم بیاد اتاق من
کوک : خب اول بگو جریان تاتو ها چیه
یورا: جریان خاصی نداره وایسا از کجا معلومه این اینکه لباسینم بالاعه که خب باید بگم که جریان خاصی نداره به اصرار اما زدم یدونه رودستمه
کوک : عه پس این چیه از بالای لباست زده بیرون
یورا : عا اینم زدم ولی نمیشه دیگه نشونت داد
کوک : میخوام ببینم
یورا : نمیشه عه سرتق بد جائه شاید تو لباسا چون بالاش باز معلوم شه شایدم نشه بشین سر جات تا عوض کنم لباسامو ببینی
ویو کوک :
یکی بهتر از اون یکی لعنتی خیلی گاد شده واو این عالیه عه این تاتو شه رو ترقوشه واو چه جذابش کرده لعنتیو
ویو یورا :
اینی که خودم خیلی دوسش داشتمو پوشیدم تا نظر بده دیدم خوشکش
یورا : انقدر بد شدم
دیدم کوک پاشد اومد سمتم یکی از دستاشو گذاشت بغل کمرم و چرخید دور و نگاه میکرد اومد جلو وایساد و هی میومد جلو نمیدونم چرا قلبم عین سگ تند تند میزد گرمم شده بود این هی میومد جلو هی میرفتم عقب اخر خوردم به تخت نشستم رو تخت اون وایساده بود چرا داش اینطوری میکر یزره خم شدو ...
هاه هاه خمارییی
از الان به بعد پارت هارو با شرایط میزارم شرایط این پارت
لایک : 20
کامنت : 10
چیه فک کردبد من انقدر مهربونم که همینجور الکی الکی براتون پارک بزارم نخیرم
اها اینم بگم که من مبخواستم عکس لباسو اینارو بزارم ولی از اونجایی که قبلا ویسگون جان عزیز سه تا از پیجام رو مسدود کرد به علت موی باز منم دیگه نمیزارم ساری :)
ویو کوک :
نمیدونم این یورا واسه چی نیومد نگرانش شدم هیچوقت انقدر دیر نمیومد تو همین فکرا بودم که یهو در باز شدو یورا اومد داخل نمیدونم چرا وقتی اومد تو قلبم لرزید خیلی جذاب شده بود با اون مدل مو و ناخونو تاتو وایسا ببینم تاتو مگ قرار نبود فقط موهاش و رنگ کنه با ناخون ؟ با اجازه کی تاتو زده اصلا به من چه
ویو یورا :
اومدم تو دیدم کوک عین بز داره نگا میکنه یعنی بد شدم
یورا : های گایزززز چطورین اوو به به مامان چه کردی همرو دیونه کردی
$ اووو ماشالله دخترم چه خوشکل شده نه هیون
& اره مواظب باش ندزدنت
یورا : الان دارید مسخرم میکنید انقدر بد شدم ؟
$ مسخره چیه مگ میشه تو بد بشی
یورا: والا حالا بیخیال بریم غذا کوف کنیم من گشنمه
سر میز
یورا : عا کوک یادت باشه بعد شام بیام خریدامد نشونت بدم
کوک : از کی تا حالا خریداتو به من نشون میدی
یورا : خیلی گاویاااا منو باش میخواستم باهات وقت بگذرونم
کوک : خیله خب حالا چس نکن بعد شام نشونم بده
خلاصه شامو خوردیم مامان بابا رفتن خوابیدن منم رفتم اتاق کوک تا خریدا رو نشونش بدم
ویو کوک :
تعجب کردم گف میخواد باهام وقت بگذرونه من از خدا خواسته قبول کردم بعد شام که مامان بابا خوابیدن گفتم بیاد اتاق من
کوک : خب اول بگو جریان تاتو ها چیه
یورا: جریان خاصی نداره وایسا از کجا معلومه این اینکه لباسینم بالاعه که خب باید بگم که جریان خاصی نداره به اصرار اما زدم یدونه رودستمه
کوک : عه پس این چیه از بالای لباست زده بیرون
یورا : عا اینم زدم ولی نمیشه دیگه نشونت داد
کوک : میخوام ببینم
یورا : نمیشه عه سرتق بد جائه شاید تو لباسا چون بالاش باز معلوم شه شایدم نشه بشین سر جات تا عوض کنم لباسامو ببینی
ویو کوک :
یکی بهتر از اون یکی لعنتی خیلی گاد شده واو این عالیه عه این تاتو شه رو ترقوشه واو چه جذابش کرده لعنتیو
ویو یورا :
اینی که خودم خیلی دوسش داشتمو پوشیدم تا نظر بده دیدم خوشکش
یورا : انقدر بد شدم
دیدم کوک پاشد اومد سمتم یکی از دستاشو گذاشت بغل کمرم و چرخید دور و نگاه میکرد اومد جلو وایساد و هی میومد جلو نمیدونم چرا قلبم عین سگ تند تند میزد گرمم شده بود این هی میومد جلو هی میرفتم عقب اخر خوردم به تخت نشستم رو تخت اون وایساده بود چرا داش اینطوری میکر یزره خم شدو ...
هاه هاه خمارییی
از الان به بعد پارت هارو با شرایط میزارم شرایط این پارت
لایک : 20
کامنت : 10
چیه فک کردبد من انقدر مهربونم که همینجور الکی الکی براتون پارک بزارم نخیرم
اها اینم بگم که من مبخواستم عکس لباسو اینارو بزارم ولی از اونجایی که قبلا ویسگون جان عزیز سه تا از پیجام رو مسدود کرد به علت موی باز منم دیگه نمیزارم ساری :)
۸.۳k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.