♬𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬

♬𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬
✯حیح کیر توش (ترسید)
✞اها تو باید خواهر ناتنی باشی
✯توکی؟ اها تهیونگ
✞اسم تو چیه
جولیا) الو الو یونا
✞یونا اسم مسخره ای نیست(با پوز خند)
✯از اسم تو بهتره که معنیش مسخرس
یهو یونتان پارس میکنه  (یونتان اون سگ پشمی کوچولو نیست سگ جرمنیه توی این فیک)
✯ااااااااااااا(ترسید
یهو یونا ماهیتابه بر میداره که بزنه تو سر یونتان در حالیکه پشت تهیونگ قایم شده تهیونگ جلوش رو میگیره.
✞اگه یه بار احساس خطر کنه تیکه تیکت میکنه
✯باشه
✞یونتان گوشیش رو بده
یونتان گوشیش رو داده
✞بیا
✯هوم مرسی
یونا رفت.
فلش بک به شب
پ. ت) عزیزم یونا کی میاد
م. ی) حتما داره تو فروشگاه لباس انتخاب میکنه
. یهو یونا میاد.
پ. ت) یونا واقعا زیبا شدی
✯من همیشه زیبا بودم
م. ی) خب دیگه بیاین بریم
مامان یونا و بابای تهیونگ رفتن و یونا میخواست پشت سرشون بری که تهیونگ محوش شده بود و نگاش میکرد که
✯میخوای یه عکسم بگیر
✞هه(با پوز خند
لباس یونا واسه مهمونی ☜2
لباس تهیونگ واسه مهمونی☜ 3