برادر خوانده 🧑🏻✨ فصل 2 🧑🏻✨ پارت 2 🧑🏻✨
برادر خوانده 🧑🏻✨ فصل 2 🧑🏻✨ پارت 2 🧑🏻✨
بعد به سمت شرکت حرکت کردیم جلوی در شرکت پیادم کرد رفتم بالا ساعت ۱:۴۵ بود دیر نرسیدم رفتم اتاق سوهو در زدم
٫بیا تو
+سلامممم
٫به یه چقدر آن تایم آفرین آفرین
+حیح من میرم اتاقم جلسه شروع شد صدام کن
٫هوف خیله خوب برو
رفتم اتاقم و روی مبل دراز کشیدم ای خدا با اینکه خوابیده بودم بازم خوابم میاد
ویو تهیونگ
ای خدا امروز پرواز دارم به فرانسه دقیقا همون ساعتی که هواپیما میشینه زمین نه یک ساعت بعدش باید بدو بدو کنیم راستش من تصمیم گرفتم ا/ت رو پیدا کنم فهمیدم بی گناهه
فلش بک
&تهیونگ ضرر ندارد که دوربین بیا چک کنیم مطمئن بشیم عیب نداره که
_هوففف خیله خوب به صاحب بار بگو فایل اون روز رو برامون بفرسته
&حالا شد
&تهیونگ فرستاد لبتابت کو؟
_اینجاست بیا اینجا
جونگکوک فیلم رو گذاشت چتدار فیلم رو از اول دیدم باورم نمیشه ا/ت ا/ت بیگناهه خدا من چیکار کردم زندگیم وای خدای من باید پیداش کنم باید
پایان فلش بک
آره دیگه ا/ت باید تو کره باشه به خاطر همین از فرانسه که برگردم پیداش میکنم
خلاصه هواپیما نشست و ما رفتیم هتل لباسامون از اونجا رفتیم سمت شرکت لی سوهو وارد شرکت شدیم و ما رو به سمت اتاق لی سوهو هدایت کردند همون موقع دختری وارد اتاق شد ولی چهرشو ندیدم وارد اتاق شدم که ا/...ت نه باورم نمیشه
ویو ا/ت
سوهو بهم زنگ زد گفت بدو تا مهمان ها نیامدن بدو بدو رفتم اتاق سوهو
+هنوز نیومدن؟
٫ نه بدو تو سالنن
+خب خوبم؟
٫آره اوکیی
در زدن و قامت بزرگ تهیونگ جلوی در نمایان شد وای خدای من چقدر عوض شده این همون تهیونگ خودمه؟
باورم نمیشه همینطور به همدیگه زل زده بودیم
٫سلام آقای کیم
_س.سلام خوشبختم از آشناییتون
٫+همچنین
پشت سر تهیونگ جونگکوک اومد سلام داد باورم نمیشه هر دوتامون عوض شده بودن ولی جلوی سوهو جوری رفتار کردیم که انگار غریبه هستیم
بعد به سمت شرکت حرکت کردیم جلوی در شرکت پیادم کرد رفتم بالا ساعت ۱:۴۵ بود دیر نرسیدم رفتم اتاق سوهو در زدم
٫بیا تو
+سلامممم
٫به یه چقدر آن تایم آفرین آفرین
+حیح من میرم اتاقم جلسه شروع شد صدام کن
٫هوف خیله خوب برو
رفتم اتاقم و روی مبل دراز کشیدم ای خدا با اینکه خوابیده بودم بازم خوابم میاد
ویو تهیونگ
ای خدا امروز پرواز دارم به فرانسه دقیقا همون ساعتی که هواپیما میشینه زمین نه یک ساعت بعدش باید بدو بدو کنیم راستش من تصمیم گرفتم ا/ت رو پیدا کنم فهمیدم بی گناهه
فلش بک
&تهیونگ ضرر ندارد که دوربین بیا چک کنیم مطمئن بشیم عیب نداره که
_هوففف خیله خوب به صاحب بار بگو فایل اون روز رو برامون بفرسته
&حالا شد
&تهیونگ فرستاد لبتابت کو؟
_اینجاست بیا اینجا
جونگکوک فیلم رو گذاشت چتدار فیلم رو از اول دیدم باورم نمیشه ا/ت ا/ت بیگناهه خدا من چیکار کردم زندگیم وای خدای من باید پیداش کنم باید
پایان فلش بک
آره دیگه ا/ت باید تو کره باشه به خاطر همین از فرانسه که برگردم پیداش میکنم
خلاصه هواپیما نشست و ما رفتیم هتل لباسامون از اونجا رفتیم سمت شرکت لی سوهو وارد شرکت شدیم و ما رو به سمت اتاق لی سوهو هدایت کردند همون موقع دختری وارد اتاق شد ولی چهرشو ندیدم وارد اتاق شدم که ا/...ت نه باورم نمیشه
ویو ا/ت
سوهو بهم زنگ زد گفت بدو تا مهمان ها نیامدن بدو بدو رفتم اتاق سوهو
+هنوز نیومدن؟
٫ نه بدو تو سالنن
+خب خوبم؟
٫آره اوکیی
در زدن و قامت بزرگ تهیونگ جلوی در نمایان شد وای خدای من چقدر عوض شده این همون تهیونگ خودمه؟
باورم نمیشه همینطور به همدیگه زل زده بودیم
٫سلام آقای کیم
_س.سلام خوشبختم از آشناییتون
٫+همچنین
پشت سر تهیونگ جونگکوک اومد سلام داد باورم نمیشه هر دوتامون عوض شده بودن ولی جلوی سوهو جوری رفتار کردیم که انگار غریبه هستیم
۱۱.۳k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.