مافیای من♡
مافیای من♡
پارت ۱۱
ات"چشام رو باز کردم تهیونگ غرق خون جلوم افتاده بود باورم نمیشد تهیونگ برای نجات جون من خودشو انداخت جلوی اصلحه همه دور تهیونگ جمع شده بون که یهو دیدم یکی از پشت دهنم رو گرفت و منو از اون جا برد کسی متوجه نشد
(از زبان اعضا)
کوک"تهیونگ تهیونگ پاشو هق هق تهیونگ لطفا پاشو مرتیکه عوضی چیکار کردی (با داد)
جیمین"ته ته پاشو پاشو امکان ندارع تو نمیتونی مارو تنها بزاری 😭😭😭
جین "هیونگ هیونگ حساب اون عوضی رو میرسم سرم رو برگردوندم که به اون عوضی شلیک کنم که دیدم رفتن و ات رو هم با خودشون بردن فورا داد زدم میا، نانو، کایلی ات کجا رفته دورو برشون رو نگاه کردن اما کسی نبود
کایلی: من میرم عمارت رو میگردم همه ی عمارت رو کشتم اما خبری از ات نبود امدم به بچه ها گفتم تهیونگ اصلا حالش خوب نبود بردیمش عمارت خودمون و دکتر خصوصی امد و فورا جراحیش کرد اما دکتر گفت که حالش اصلا خوب نیست و تا چند رو بیهوشه... 🥺
لایک کامنت فراموش نشه هااا🤍🇰🇷
پارت ۱۱
ات"چشام رو باز کردم تهیونگ غرق خون جلوم افتاده بود باورم نمیشد تهیونگ برای نجات جون من خودشو انداخت جلوی اصلحه همه دور تهیونگ جمع شده بون که یهو دیدم یکی از پشت دهنم رو گرفت و منو از اون جا برد کسی متوجه نشد
(از زبان اعضا)
کوک"تهیونگ تهیونگ پاشو هق هق تهیونگ لطفا پاشو مرتیکه عوضی چیکار کردی (با داد)
جیمین"ته ته پاشو پاشو امکان ندارع تو نمیتونی مارو تنها بزاری 😭😭😭
جین "هیونگ هیونگ حساب اون عوضی رو میرسم سرم رو برگردوندم که به اون عوضی شلیک کنم که دیدم رفتن و ات رو هم با خودشون بردن فورا داد زدم میا، نانو، کایلی ات کجا رفته دورو برشون رو نگاه کردن اما کسی نبود
کایلی: من میرم عمارت رو میگردم همه ی عمارت رو کشتم اما خبری از ات نبود امدم به بچه ها گفتم تهیونگ اصلا حالش خوب نبود بردیمش عمارت خودمون و دکتر خصوصی امد و فورا جراحیش کرد اما دکتر گفت که حالش اصلا خوب نیست و تا چند رو بیهوشه... 🥺
لایک کامنت فراموش نشه هااا🤍🇰🇷
۱۶.۶k
۳۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.