پارت

پارت۱۰۲

(/ات)
دیدم همه دارن با نگرانی به صفحه مانیتور پشتم نگاه میکنن
منم برگشتم ببینم چه خبره دیدم کوک روی لبه پل ایستاده و میخواد خودکشی کنه قلبم اومد تو دهنم یعنی عشق ما همین
یعنی این اخرشه
نه نه لطفا کوک اینکارو نکن(زیر لب)
تا به خودم اومدم سریع از برنامه اومدم بیرون و به جایی که کوک بود رسیدم داشتم از استرس میمردم چرا میخواد اینکارو کنه
رفتم پیشش
کوکککک داری چه غلطی میکنی
×ات اومدی زندگیم
اون بالا چیکار میکنی خواهش میکنم بیا پایین
×نمیخوام 6ماه بدون من زندگی کردی پس بقیه عمرت هم میتونی
احمق من این 6ماه رو به امید دیدن تو زنده موندم به امید اینکه این یک سال تموم بشه بیامو محکم بغلت کنم بی معرفت حالا میخوای اینجوری منو ول کنی پس منم میام پیشت
×تو غلط میکنی ات به جون خودت بیایی بالا خودمو پرت میکنم
.....+
دیدگاه ها (۱)

Part103باشه باشه… .کوک اگه اتفاقی برات بیوفته من میمیرممممم×...

Part104سرشو انداخت پایینو میخواست بره ×بیتاااابرگشت و نگام ک...

Part101شوگا : کی ? من ??×جوری وانمود نکن که انگار تا به امرو...

Part100یعنی جز جئون جونگ کوک تا حالا دوست پسر دیگه ای نداشتی...

ویو ات اخه چرا انقدر از این کلمه متنفره همینژوری داشتم میدوی...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط