اسم عشق یک مافیا
اسم عشق یک مافیا
پارت ۵۲
ویو: آروم گذاشتش روی تخت....و به سمت طبقه پایین رفت و درگیره غذا
پختن شد
ویو رونا: اههه خواب بودم که متوجه شدم یک جای گرم نرم خوابیدم بلند شدم
به اطراف نگاه کردم داخل اتاق کوچک ولی خوشگل با تم زمستونی بود یکم
به بدنم کش و قوسی دادم آروم به سمت طبقه پایین رفتم که دیدم جونگ کوک
در حال آشپزی کردن هست
رونا: اینجا کجاست
جونگ کوک:: اینجا رو گرفتم برای تو
رونا: هوم...ولی دقیقا کجا هستیم
جونگ کوک: ججو هستیم
رونا: هوم...چی ( تعجب) داداشم اینا ازم خبر ندارن
جونگ کوک: خودم حلش کردم
رونا: اوک
جونگ کوک: بیا شروع کن خوردن
رونا: باشه
رونا شروع کرد خوردن از آشپزی جونگ کوک خیلی خوشش اومده بود
رونا: من باید برم راستی ( دهن پر)
جونگ کوک: کجا
رونا: خونه دیگه فردا نه پس فردا کلاس دارم
جونگ کوک: نمی خواد خودم اوکیش می کنم
رونا: هوم نمی دونم
جونگ کوک: فایده نداره
رونا: چی
جونگ کوک: ....................
پارت ۵۲
ویو: آروم گذاشتش روی تخت....و به سمت طبقه پایین رفت و درگیره غذا
پختن شد
ویو رونا: اههه خواب بودم که متوجه شدم یک جای گرم نرم خوابیدم بلند شدم
به اطراف نگاه کردم داخل اتاق کوچک ولی خوشگل با تم زمستونی بود یکم
به بدنم کش و قوسی دادم آروم به سمت طبقه پایین رفتم که دیدم جونگ کوک
در حال آشپزی کردن هست
رونا: اینجا کجاست
جونگ کوک:: اینجا رو گرفتم برای تو
رونا: هوم...ولی دقیقا کجا هستیم
جونگ کوک: ججو هستیم
رونا: هوم...چی ( تعجب) داداشم اینا ازم خبر ندارن
جونگ کوک: خودم حلش کردم
رونا: اوک
جونگ کوک: بیا شروع کن خوردن
رونا: باشه
رونا شروع کرد خوردن از آشپزی جونگ کوک خیلی خوشش اومده بود
رونا: من باید برم راستی ( دهن پر)
جونگ کوک: کجا
رونا: خونه دیگه فردا نه پس فردا کلاس دارم
جونگ کوک: نمی خواد خودم اوکیش می کنم
رونا: هوم نمی دونم
جونگ کوک: فایده نداره
رونا: چی
جونگ کوک: ....................
- ۱۸.۵k
- ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط