زیر لب بیناموس دلقک گفت به هانا
زیر لب بیناموس دلقک گفت به هانا
و تهیونگ شنید تک خنده ای کرد
یجی ی نگاهی کرد به تهیونگ
تهیونگ خندهشو خورد جدی شد😂
کای اومد پیشمون
~:عه تو اینجا چیکار میکنی
باهم دیگ دست دادیم همو بغل کردیم
تهیونگ منو از پشت کشید سمت خودش
~:عاا سلام کیم تهیونگ(جدی)
_سلام کای خیلی وقت بود ندیده بودمت
(کای از همه چی باخبره یجی ته قبلا باهم بودن)
~:درسته
کای دست یجی رو کشید برد ی گوشه
_این کرهخر اینجا چیکار میکنه اونم دقیقن کنارتو
+عههه پدرسگ درست حرف بزن سرعتم زیاد بود گرفتنمنو ته هم بامن بود
_تهههههه ته چیه ها ت..
یجی با لگد زد تو شیکم کای
کای از درد خم شد
_خ..دا لع..نتت کن..ه
+بیناموس برامن گاو بازی در میاره
دیدم انجل اومد دم در صدام کرد
تهیونگو صدا کردم رفتیم تو اتاق انجل
و تهیونگ شنید تک خنده ای کرد
یجی ی نگاهی کرد به تهیونگ
تهیونگ خندهشو خورد جدی شد😂
کای اومد پیشمون
~:عه تو اینجا چیکار میکنی
باهم دیگ دست دادیم همو بغل کردیم
تهیونگ منو از پشت کشید سمت خودش
~:عاا سلام کیم تهیونگ(جدی)
_سلام کای خیلی وقت بود ندیده بودمت
(کای از همه چی باخبره یجی ته قبلا باهم بودن)
~:درسته
کای دست یجی رو کشید برد ی گوشه
_این کرهخر اینجا چیکار میکنه اونم دقیقن کنارتو
+عههه پدرسگ درست حرف بزن سرعتم زیاد بود گرفتنمنو ته هم بامن بود
_تهههههه ته چیه ها ت..
یجی با لگد زد تو شیکم کای
کای از درد خم شد
_خ..دا لع..نتت کن..ه
+بیناموس برامن گاو بازی در میاره
دیدم انجل اومد دم در صدام کرد
تهیونگو صدا کردم رفتیم تو اتاق انجل
۱۱.۶k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.