اون میمون خانومههههههه

اون میمون خانومههههههه

هانا اومد زد به شیشه ماشین از ماشین پیاده شدم
*اووو یجی چیکار میکنی دختر با سرعت بالا و تصادف ضرر به اموال
+ببند دهنتو جریمه رو بگو
*نه نه نه تو باید بیایی کلانتری
+گاوی من خودم پولیسم
*قانون قانونه
نگاهی ت ماشین کرد با دیدن تهیونگ تعجب کرد
*اون اینجا چیکار میکنه
+ببینم بتوچه هااا دلقک بتوچه گمشو برو خودم میرم کلانتری
با عشوه گمشد رفت سوار شد

یجی با عصبانیت تو ماشین نشست نفس عمیقی کشید تهیونگ خواست حرفی بزنه ک یجی گفت
اگه اگهههه ی کلمه حرف بزنی خودمو خودتو اون دختره بی ناموسو باهم میکشتم(سلیطه بازی😂)
راه افتادیم سمت کلانتری
پیاده شدیم رفتیم تو هانا دلقک گفت
*من دیگ کاری ندارم خودت باید بری پیش انجلا خانوم شب بخیر اقای کیم (لبخند چندش لوس💀)

کمه میدونم یکی دیگم میزارم زود sorry💀❤
دیدگاه ها (۵)

زیر لب بیناموس دلقک گفت به هاناو تهیونگ شنید تک خنده ای کرد ...

پادشاه کوروش🔥

#shut_up

میدونستید کای رو ک وارد داستان کردم درواقع ی تیکتاکره 😂😂😂

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟕جونگ کوک:اگه بلایی سر تو و بچت افتاد خودم گرد...

⁴ویو روزی ( بچه روزی دوست تینا و همخونه تینا هست و کارش آشپز...

#مافیای_من #P7برگشتم سمت هان ‍و دیدم داره گریه میکنهرفتم بغل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط