عشق پولی پارت

«عشق پولی پارت۴۴»
خیلی حس خوبی داشت ک ی دست کوچولو تو دستم بود و داشتیم قدم میزدیم
خواهرت:چرا‌ داداش جیمینو اجیم نیومدن؟؟
=عا..خب اونا خواب بودن
خواهرت:ینی با هم بودن؟
=اره دیگه زنو شوهرن...پیش هم بودن
رسیدن کافه انتخاب کردن هر وقت ک خواهرت حرف میزد هیون همش ا.ت رو جلوی خودش میدیدو بد ک چندبار پلک میزد میدید ک خواهرشه و فک میکرد دیوونه شده تو و جیمینم حس بدی داشتین توهم رفای تو اتاقت و نمیدونستی چیکار‌کنی بدش صبحانه درس کردیو برای جیمین گذاشتی و منتظرش موندی و نیومدو توهم رفتی و غذاتو خودی و رفتی تو اتاقت درساتو‌خوندی و جیمینم رفت دوش گرفت و روی تخت افتاد و همش ب انور تخت ک شب تو خوابیده بودی و نگاه میکرد خودش حال خودشودرک نمیکردو رفت ب جیهوپ دوستش زنگ زد

تماس

جیهوپ:سلامممم
_هوسوک سری ی سوال ازت میپرسم جواب بده
جیهوپ:بگو
_عاشق شدن چیه؟
جی هوپ :بهبه اون دختر خوش شانس کیههه؟راستش من تاحالا عاشق نشدم ولی میگن حس قشنگیه و تو بدنت ی حس هیجان میاد انگار ک... چجور بگم انگار...
_انگار ک تو بدنت پروانه رشد میکنههه؟؟؟ی هیجان بهت دست میده انگار داری سکته میکنی و قلبت تند تند میزنه؟
جیهوپ:اک این حسو‌داری عاشق شدی
_ولی امکان نداره
جیهوپ:نکنههه عاشق مرد شدی ینی چییی
_ننننن راستش قلبم تند نمیزنه ولی بعضی وقتا ک لبخندشو میبینم هیجانی میشم فقط همین حس وگرنه ن قلبم تند میزنه ن پروانه ن سکته فقط هیجان
جیهوپ:عااا نمیدونم من عاشق نشدم نمیدونم چجوریه
_خیله خوب خدافظ
..............
دیدگاه ها (۰)

«عشق پولی پارت۴۵»جیمین با خودش درگیر بود نمیدونست چیکار کنه ...

«عشق پولی‌پارت۴۶»جیمین اون‌تو اتاقت و‌محکم بغلت کرد وقتی ابر...

#BTS #BTS💜 #PARK_JIMIN #JEON_JUNGKOOK #park_jimin #jeon_jung...

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 𓆡⋆.˚ 𓇼آیدل کیلرپارت²م‌ک : خب باید همین امروز کارشو...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۴اومد و نشست رو یه صندلی و با ترس ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط