«عشق پولی پارت۴۶»
«عشق پولیپارت۴۶»
جیمین اونتو اتاقت ومحکم بغلت کرد وقتی ابراز علاقتو گفتی بدوناینکهدستخودش باشه بغلت کرد و اشکاتو پاک کرد توهم نگاهش میکردی و هیون ب جیمین پیم داد و معذرت خواهی کرد
پیامش:سلام جیمین میگم من یکم فکر کردم و دیدم ک خیلی زیاده روی کردم و فکر کنم ا.ت از پستم خیلی ناراحت باشه روم نمیشه بیام خونه و همتونو ناراحت کردم راستش من خیلی دوست دارم ک شما پیش هم باشین ولی یهو شوکه شدم مخصوصا وقتی ک خواهر ا.ت پیشم گریه میکرد من خیلی احساساتی شدم واقعا خیلی حرفای بدی زدم ا.ت خیلی معمولی باهام رفتار میکرد ولی من بی از حد اون اون رفتارو میخواستم و واسه همین کنترلمو از دست دادم متاسفم ولی فکر میکنم ک شما دوتا به هم علاقه دارین راستش اگه میخواین باهم باشین باهم باشین به هر حال شما زنو شوهرین راستش داداش من خیلی نگرانتم همش راجب من عذابه وجدان داری ولی نداشته باشه با ا.ت باش من ناراحت نمیشم اگه میخوای با ا.ت باشی نمیخواد ب فکر من بیوفتی من خیلی خوشحال میشم ک شما باهم باشین و عشقتونو به هم ابراز کنین من مشکلی ندارم بسه دیگه شب میام خونه باهم حرف میزنیم میخوام خواهر ا.ت رو ببرم شهربازی شب میام شما هم تا اونموقع باا.ت حرف بزنین:)
جیمین بعد از اینکه ب ا.ت دلداری داد ا.ت رفت اب بزنه تو صورتش ک جیمین پیام هیونو خوند و ا.ت اومد بیرون
_میگم ا.ت
+بله
_گفتی ب من علاقه داری واقعیه؟؟؟ راستش اگ واقعیه حس منم واقعیه ینی منم دوست دارم یکم ازت خوشم میاد میخوای این ازدواجو واقعی کنی؟
ویو هیون
اون حرفام واقعی بود ایمجوری گفتم ک جیمین ناراحت نشه با خواهر ا.ت رفتم شهربازی.
+عام خب باشه
_ولی ب شرط اینکه قرار نباشه از احساس کسی سواستفاده بشه
جیمین اونتو اتاقت ومحکم بغلت کرد وقتی ابراز علاقتو گفتی بدوناینکهدستخودش باشه بغلت کرد و اشکاتو پاک کرد توهم نگاهش میکردی و هیون ب جیمین پیم داد و معذرت خواهی کرد
پیامش:سلام جیمین میگم من یکم فکر کردم و دیدم ک خیلی زیاده روی کردم و فکر کنم ا.ت از پستم خیلی ناراحت باشه روم نمیشه بیام خونه و همتونو ناراحت کردم راستش من خیلی دوست دارم ک شما پیش هم باشین ولی یهو شوکه شدم مخصوصا وقتی ک خواهر ا.ت پیشم گریه میکرد من خیلی احساساتی شدم واقعا خیلی حرفای بدی زدم ا.ت خیلی معمولی باهام رفتار میکرد ولی من بی از حد اون اون رفتارو میخواستم و واسه همین کنترلمو از دست دادم متاسفم ولی فکر میکنم ک شما دوتا به هم علاقه دارین راستش اگه میخواین باهم باشین باهم باشین به هر حال شما زنو شوهرین راستش داداش من خیلی نگرانتم همش راجب من عذابه وجدان داری ولی نداشته باشه با ا.ت باش من ناراحت نمیشم اگه میخوای با ا.ت باشی نمیخواد ب فکر من بیوفتی من خیلی خوشحال میشم ک شما باهم باشین و عشقتونو به هم ابراز کنین من مشکلی ندارم بسه دیگه شب میام خونه باهم حرف میزنیم میخوام خواهر ا.ت رو ببرم شهربازی شب میام شما هم تا اونموقع باا.ت حرف بزنین:)
جیمین بعد از اینکه ب ا.ت دلداری داد ا.ت رفت اب بزنه تو صورتش ک جیمین پیام هیونو خوند و ا.ت اومد بیرون
_میگم ا.ت
+بله
_گفتی ب من علاقه داری واقعیه؟؟؟ راستش اگ واقعیه حس منم واقعیه ینی منم دوست دارم یکم ازت خوشم میاد میخوای این ازدواجو واقعی کنی؟
ویو هیون
اون حرفام واقعی بود ایمجوری گفتم ک جیمین ناراحت نشه با خواهر ا.ت رفتم شهربازی.
+عام خب باشه
_ولی ب شرط اینکه قرار نباشه از احساس کسی سواستفاده بشه
۷.۸k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.