انقدر سینه میزد

انقدر سـینه میزد
بهش گفتن ڪم خودتُ اذیت ڪن
‌گـفت:
این سینـه نمۍ‌سـوزه..

موقع شهادٺ هـمه‌جاش
ٺرڪش بود
جز سـینه‌اش...

#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#محرم
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
دیدگاه ها (۲)

▪️برادران و خواهران حقیر یقین دارم آن کسی که کار همه را به آ...

#حدیث💌پيامبر اکرم صلےالله‌علیه‌وآله :✨🍃حسیـن از من و من از ح...

سلام مولای من ، مهدی جانوقتی قلبم در حرارت روضه‌ها گُر می‌گی...

‏روزی سیدبحرالعلوم (ره) برای زیارت درسامرا تنها به راه افتاد...

My angel ( part 16)لبخندی دندون نما بهت تحویل داد و لب زد : ...

...بیا باهم فرار کنیم.‌‌..🥀پارت اخر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط