چند پارتی جیمین
قسمت 6
جیمین ویو
لباسامو پوشیدم که با کراواتم مکافات داشتم ات رو صدا زدم
جیمین. اتتتتتتتتتتتتتت
ات. چیهاااههه
جیمین ویو امد تو اتاقم محوش شدم خیلی خوشگل شده بود
ات ویو
رفتم تو محو جیمین شدم خیلی قشنگ شده بود
جیمین. اه لیدی خیلی خوشگل شدی
ات. تنک کیو مستر یو تو
ات. خب چیکارم داشتی
جیمین. اها یادم رفت بیا این کراواتو برام ببند
ات. اوک
جیمین ویو
داشت میبست تعجب کردم از کجا بلده
جیمین. از کجا بلدی؟
ات. زیاد میبستم
جیمین با عصبانیت. برای کی
ات. خودم تو دوران دبیرستان
جیمین خندید گفت اها
موقع رفتن شد
منو جیمین باهام بودیم
رزی تهیونگ باهم
مادر و پردم و باهم
خالم و شوهر خالم هم باهم
ات ویو
تو راه بودیم که جیمین اهنگ گزاشت زیاد کرد زیگ زالی گاز میداد هعی ویراج میداد صدا خندم بلند شد
پرش زمانی که رسیدن
جیمین ویو
از ماشین پیاده شدیم ات دستمو گرفت نگهبان اونجا گفت کارت دعوت
جیمین. عشقم کارتو میدی
ات. چشم عزیزم بفرماید
جیمین دادم به نگهبان وارد سالن شدیم
ات. بوی الکل و شراب پیچیده بود تو سالن همه میز ها دونفره بود رفتیم باهم یجا نشستیم که جیمین رو به من گفت
جیمین. یه قطره هم الکل نمیخوری و به پسرا نزدیک نمیشی باهاشون حرف نمیزنی هر ادمی که اینجا میبینی یه مشت عوضی هیزن خیلی خطرناکن فهمیدی
ات. اهوم چشم
بعد ۲۰ دقیقه یه اهنگ گزاشتن کع همه زوج ها امدن وسط شروع کردن به رقصیدن جیمین دششتو دراز کرد گفت
جیمین. این لیدی جذاب اجازه میدن با بنده برقصن
ات. اوووو صد در صد مستر
بعد باهم رفتم رقصیدن برگشتن ولی بعدش یه اهنگ خیلی خفن گزاشتن که دخترا امدن وسط ات گفت
ات. جیمین میای بریم مسخره بازی دربیاریم
جیمین تو برو الان من میام
ات رفت با چند تا دختر اشنا شد وسط سالن امش دلشتن مسخره بازی در میاوردن که یهو
چند تا پسر ات رو گرفتن چشما دهن ات هم گرفته بودن بردنش دستشویی ات. چشماشو باز کرد یین سگ داشت از ترس میلرزید پسرا هم خیلی شدید مست بودن
پسرا. کی به تو اجازه داده انقدر جذاب باشی هاا
ات. گریه میکردم
پسرا. تو باسد مال ما باشی فهمیدی
کی به تو اجازه داده انقدر بدن خوبی داشته باشی
ات. هرچقدر صدا داشتم رو جمع کردم جیمین صدا زدم
جیمین ویو
رفتم وسط سالن که برم پیش ات هرجا رو گشتم نبود کل سالن رو گشتم نبود گوشیمو ورداشتم گوشیش رو هک کردم دسدم دستشویه خیالم راحت شد نشستم شر جام
ات ویو
هرچقدر که میتونستم جیمین رو با داد اربده صدا میزدم
جیمین ویو .....
جیمین ویو
لباسامو پوشیدم که با کراواتم مکافات داشتم ات رو صدا زدم
جیمین. اتتتتتتتتتتتتتت
ات. چیهاااههه
جیمین ویو امد تو اتاقم محوش شدم خیلی خوشگل شده بود
ات ویو
رفتم تو محو جیمین شدم خیلی قشنگ شده بود
جیمین. اه لیدی خیلی خوشگل شدی
ات. تنک کیو مستر یو تو
ات. خب چیکارم داشتی
جیمین. اها یادم رفت بیا این کراواتو برام ببند
ات. اوک
جیمین ویو
داشت میبست تعجب کردم از کجا بلده
جیمین. از کجا بلدی؟
ات. زیاد میبستم
جیمین با عصبانیت. برای کی
ات. خودم تو دوران دبیرستان
جیمین خندید گفت اها
موقع رفتن شد
منو جیمین باهام بودیم
رزی تهیونگ باهم
مادر و پردم و باهم
خالم و شوهر خالم هم باهم
ات ویو
تو راه بودیم که جیمین اهنگ گزاشت زیاد کرد زیگ زالی گاز میداد هعی ویراج میداد صدا خندم بلند شد
پرش زمانی که رسیدن
جیمین ویو
از ماشین پیاده شدیم ات دستمو گرفت نگهبان اونجا گفت کارت دعوت
جیمین. عشقم کارتو میدی
ات. چشم عزیزم بفرماید
جیمین دادم به نگهبان وارد سالن شدیم
ات. بوی الکل و شراب پیچیده بود تو سالن همه میز ها دونفره بود رفتیم باهم یجا نشستیم که جیمین رو به من گفت
جیمین. یه قطره هم الکل نمیخوری و به پسرا نزدیک نمیشی باهاشون حرف نمیزنی هر ادمی که اینجا میبینی یه مشت عوضی هیزن خیلی خطرناکن فهمیدی
ات. اهوم چشم
بعد ۲۰ دقیقه یه اهنگ گزاشتن کع همه زوج ها امدن وسط شروع کردن به رقصیدن جیمین دششتو دراز کرد گفت
جیمین. این لیدی جذاب اجازه میدن با بنده برقصن
ات. اوووو صد در صد مستر
بعد باهم رفتم رقصیدن برگشتن ولی بعدش یه اهنگ خیلی خفن گزاشتن که دخترا امدن وسط ات گفت
ات. جیمین میای بریم مسخره بازی دربیاریم
جیمین تو برو الان من میام
ات رفت با چند تا دختر اشنا شد وسط سالن امش دلشتن مسخره بازی در میاوردن که یهو
چند تا پسر ات رو گرفتن چشما دهن ات هم گرفته بودن بردنش دستشویی ات. چشماشو باز کرد یین سگ داشت از ترس میلرزید پسرا هم خیلی شدید مست بودن
پسرا. کی به تو اجازه داده انقدر جذاب باشی هاا
ات. گریه میکردم
پسرا. تو باسد مال ما باشی فهمیدی
کی به تو اجازه داده انقدر بدن خوبی داشته باشی
ات. هرچقدر صدا داشتم رو جمع کردم جیمین صدا زدم
جیمین ویو
رفتم وسط سالن که برم پیش ات هرجا رو گشتم نبود کل سالن رو گشتم نبود گوشیمو ورداشتم گوشیش رو هک کردم دسدم دستشویه خیالم راحت شد نشستم شر جام
ات ویو
هرچقدر که میتونستم جیمین رو با داد اربده صدا میزدم
جیمین ویو .....
۹.۶k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.