دیوانه بازی پارت 22:
دیوانه بازی پارت 22:
ات ویو :
می هی رو رسوندم کلاس نقاشیش و با معلمش یه کوچولو حرف زدم تو راه برای خودم صبحونه خریدم یکم منتظر موندم رفتم باشگاه مربیش یه مرد بود جذابه بود ولی به جونگکوکی من نمیرسه
(مربی / ات +)
+شما مربی جدید هستین؟ و ات هستم ( دست دادن)
/خوشبختم خودم به تمرین هاتون رسیدگی میکنم خانم ات
+میتونید ات صدام کنید
/خب ات بیا شروع کنیم
20 مین بعد ات ویو:
خیلی اوکی بودم مربی ایم واقعا مربی خوبی بود که بهم تو بعضی حرکات کمکم میکرد اما حس میکردم یکی نگام میکنه بیخیال حدودا 50 دیقه بعد وسایلم جمع کردم و لباسای بیرونم رو پوشیدم پیش مربی رفتم ازش تشکر کردم
+بابت امروز ممنونم
/این وظیفمه
+میتونم اسمتون بدونم ؟
/البته من جیهوپ ام
ات با تعجب پرسید.
+جانگ.گ؟؟
/منو میشناسین؟
ات ازش فاصله گرفت و گفت
+تو یکی از از اعضای باند 8 نفره ای! کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جیهوپ جیمین تهیونگ و کوک شماها؟
/تو از کجا میدونی؟
کوک ویو :
چرا ات نمیاد؟ رفته ورزش بسازهههه؟ هعبب کی قراره بیاد؟
از انتظار خسته شدم چرا هیچکس توی این خونه کوفتی نییییی هیچی نیست بخورم؟ 🥲 چند بار زنگ زدم ات اما جواب نداد که صدای در شنیدم دستش تو دست می هی بود می هی سریع دوید تو اتاقش ات خیلی بی حوصله بنظر میرسید سمتش رفتم
_ات حالت خوبه؟
+خوبم فقط میخوام استراحت کنم
_ات خوب بنظر نمیای چی شده؟
+جونگ کوک هیچی نشده میشه ولم کنی؟
_اوکی هر غلطی خواستی بکن!
+ممنون
ات رفت میدونستم بی حال شد بخاطر حرف های من بود ؟
اوف نشستم رو مبل سرمو با دستام گرفتم
ات ویو :
وقتی رسیدم تو اتاق کیفمو انداختم روی زمین حرف های جیهوپ تو سرم اکو میشد چطور سر و کلش دوباره پیدا شده؟ دوباره حرف جیهوپ یادم جمجمله حج اومد
/یونگی نمرده اون سه روزه اومده کره.
مطمئم باهاش روبرو میشم جونگ کوک رو پیدا میکنه
دستمو گذاشتم رو قلبم اگه به جونگکوک همچیز رو بگه چی؟ اگه گذشته تحقیر کنندمو بفهمه پدرو مادرم و برادر کوچیک ترم؟ اگه اونارو بفهمه چی؟ سال ها دنبال داداش کوچولوم میگشتم یونگی بهم قول داده بود اونو پیدا کنه ولی یهو غیب شد درسته اون حتما یچیزی میدونه!
(اهم بچه ها دوست دارین چطور ادامه پیدا کنه؟ 😂🥲)
#فیک
ات ویو :
می هی رو رسوندم کلاس نقاشیش و با معلمش یه کوچولو حرف زدم تو راه برای خودم صبحونه خریدم یکم منتظر موندم رفتم باشگاه مربیش یه مرد بود جذابه بود ولی به جونگکوکی من نمیرسه
(مربی / ات +)
+شما مربی جدید هستین؟ و ات هستم ( دست دادن)
/خوشبختم خودم به تمرین هاتون رسیدگی میکنم خانم ات
+میتونید ات صدام کنید
/خب ات بیا شروع کنیم
20 مین بعد ات ویو:
خیلی اوکی بودم مربی ایم واقعا مربی خوبی بود که بهم تو بعضی حرکات کمکم میکرد اما حس میکردم یکی نگام میکنه بیخیال حدودا 50 دیقه بعد وسایلم جمع کردم و لباسای بیرونم رو پوشیدم پیش مربی رفتم ازش تشکر کردم
+بابت امروز ممنونم
/این وظیفمه
+میتونم اسمتون بدونم ؟
/البته من جیهوپ ام
ات با تعجب پرسید.
+جانگ.گ؟؟
/منو میشناسین؟
ات ازش فاصله گرفت و گفت
+تو یکی از از اعضای باند 8 نفره ای! کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جیهوپ جیمین تهیونگ و کوک شماها؟
/تو از کجا میدونی؟
کوک ویو :
چرا ات نمیاد؟ رفته ورزش بسازهههه؟ هعبب کی قراره بیاد؟
از انتظار خسته شدم چرا هیچکس توی این خونه کوفتی نییییی هیچی نیست بخورم؟ 🥲 چند بار زنگ زدم ات اما جواب نداد که صدای در شنیدم دستش تو دست می هی بود می هی سریع دوید تو اتاقش ات خیلی بی حوصله بنظر میرسید سمتش رفتم
_ات حالت خوبه؟
+خوبم فقط میخوام استراحت کنم
_ات خوب بنظر نمیای چی شده؟
+جونگ کوک هیچی نشده میشه ولم کنی؟
_اوکی هر غلطی خواستی بکن!
+ممنون
ات رفت میدونستم بی حال شد بخاطر حرف های من بود ؟
اوف نشستم رو مبل سرمو با دستام گرفتم
ات ویو :
وقتی رسیدم تو اتاق کیفمو انداختم روی زمین حرف های جیهوپ تو سرم اکو میشد چطور سر و کلش دوباره پیدا شده؟ دوباره حرف جیهوپ یادم جمجمله حج اومد
/یونگی نمرده اون سه روزه اومده کره.
مطمئم باهاش روبرو میشم جونگ کوک رو پیدا میکنه
دستمو گذاشتم رو قلبم اگه به جونگکوک همچیز رو بگه چی؟ اگه گذشته تحقیر کنندمو بفهمه پدرو مادرم و برادر کوچیک ترم؟ اگه اونارو بفهمه چی؟ سال ها دنبال داداش کوچولوم میگشتم یونگی بهم قول داده بود اونو پیدا کنه ولی یهو غیب شد درسته اون حتما یچیزی میدونه!
(اهم بچه ها دوست دارین چطور ادامه پیدا کنه؟ 😂🥲)
#فیک
۱۳.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.