ارباب سالار🌸🔗
#اربابسالار🌸🔗
#پارت99
دختر عصبی رو به دوستش گفت:
- سارا پاشو بریم نمی بینی اینا چقدر بی شخصیتن انگاری که ما ز..یر خوابشونیم
دختره که اسمش سارا بود فوری گفت:
-چند لحظه وایسا نگار ببینم حرفشون چیه...
دوباره سر جام نشستم و با خودم فکر کردم واسه یه شب بد نیستن...
اینا که پولشونو میگیرن حداقل من یکی دو شب از فکر آهو بیام بیرون
روی میز خم شدم و به دختری که اسمش سارا بود نگاهی کردم و گفتم:
+ چند؟؟
تو چشام زل زد و گفت:
- چی چند؟؟
پوزخندی زدم و گفتم:
+قیمتت دیگه...
نگاهی به نگارم انداختم و ادامه دادم:
+ قیمتتون چند دوتاتون رو هم؟!
نگار چشم غره ای واسم رفت و از مون دور شد اما سارا همونجا موند
سارا یه دختر قد کوتاه و مو بلند و چشم و ابرو مشکی بود خیلی خوشگل بود و دل هر پسری و آب میکرد
ولی خب من دلم پیش یکی دیگه بود!!
پیش کسی که اینا حتی انگشت کوچیکشمنمیشن...
نه فقط اینا
بلکه کل دخترای شهر...
#پارت99
دختر عصبی رو به دوستش گفت:
- سارا پاشو بریم نمی بینی اینا چقدر بی شخصیتن انگاری که ما ز..یر خوابشونیم
دختره که اسمش سارا بود فوری گفت:
-چند لحظه وایسا نگار ببینم حرفشون چیه...
دوباره سر جام نشستم و با خودم فکر کردم واسه یه شب بد نیستن...
اینا که پولشونو میگیرن حداقل من یکی دو شب از فکر آهو بیام بیرون
روی میز خم شدم و به دختری که اسمش سارا بود نگاهی کردم و گفتم:
+ چند؟؟
تو چشام زل زد و گفت:
- چی چند؟؟
پوزخندی زدم و گفتم:
+قیمتت دیگه...
نگاهی به نگارم انداختم و ادامه دادم:
+ قیمتتون چند دوتاتون رو هم؟!
نگار چشم غره ای واسم رفت و از مون دور شد اما سارا همونجا موند
سارا یه دختر قد کوتاه و مو بلند و چشم و ابرو مشکی بود خیلی خوشگل بود و دل هر پسری و آب میکرد
ولی خب من دلم پیش یکی دیگه بود!!
پیش کسی که اینا حتی انگشت کوچیکشمنمیشن...
نه فقط اینا
بلکه کل دخترای شهر...
۱.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.