وقتی ارمی بودی و بایست جونگکوکه پارت ۱
وقتی ارمی بودی و بایست جونگکوکه پارت ۱
باران ( همون ا ت ) : سلام من بارانم ۲۲ سالمه متولد ایرانم و از ۱۱ سالگی ارمی ام و امروز قراره برای همیشه برم کره زندگی کنم
) پرش زمانی وقتی باران میره فرودگاه ؛ ساعت ۷ عصر )
باران : رفتم بلیط گرفتم سوار هواپیما شدم بعد چند دقیقه هواپیما حرکت کرد و ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه دیگه میرسیم کره ( فاصله ی تهران و کره ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه اس )
) ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه بعد )
هواپیما داره فرود میاد تا اطلاع ثانوی کمربندهای خود را بسته نگه دارید با تشکر
باران : بلخره هواپیما فرود اومد باورم نمیشه رسیدم کره اخخخخ جون بلخره میرم کلی کنسرت و عشق و حال رفتم چمدونم و بردارم داشتم رفتم از ترمینال بیرون داشتم میرفتم که خونه بخرم بلخره بعد چند دقیقه یه خونه ی ۱۳۰ متری پیدا کردم ( یه نکته باران خیلی پولداره واسه ی همین خونه ی بزرگ گرفته )
رفتم به سمت خونه که یهو به یکی برخوردم سرم و اوردم بالا هاااا چقدر آشنا بود ولش کن سریع عذرخواهی کردم داشتم میرفتم که دستام توسط یه نفر کشیده شد من و برد تو یه کوچه ی خلوت من و چسبوند با دیوار که گفتم چی میخوای ازم میخواستم جیغ بزنم که دستش و گذاشت رو دهنم هی تقلا میکردم بیام بیرون از دستاش اما نتونستم که ماسکش و داد پایین گفتم ت ت تو ج جونگکوکی خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمت و باران از شوق زیاد بیهوش شد و افتاد تو بغل جونگکوک
جونگکوک : دیدم یه دختره بهم خورد از مدل موهاش و پیرسینگاش و استایلش و قیافش معلوم بود ارمیه ایرانیه احتمال زیاد بایسش هم منم تا میخواست بره گرفتمش و بردمش تو یه کوچه ی خلوت میخواست جیغ بزنه دستم و گذاشتم رو دهنش که گفت چی میخوای ازم سریع ماسکم و دادم پایین که گفت : تو جونگکوکی و گفت خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمت و از شوق زیاد تو بغلم بیهوش شد ...............
اتمام پارت اول
تا پارت بعد بدرود
شرطا : لایک ۴
کامنت : ۲
پارت بعد قراره جالب بشه
باران ( همون ا ت ) : سلام من بارانم ۲۲ سالمه متولد ایرانم و از ۱۱ سالگی ارمی ام و امروز قراره برای همیشه برم کره زندگی کنم
) پرش زمانی وقتی باران میره فرودگاه ؛ ساعت ۷ عصر )
باران : رفتم بلیط گرفتم سوار هواپیما شدم بعد چند دقیقه هواپیما حرکت کرد و ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه دیگه میرسیم کره ( فاصله ی تهران و کره ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه اس )
) ۱۳ ساعت و ۵ دقیقه بعد )
هواپیما داره فرود میاد تا اطلاع ثانوی کمربندهای خود را بسته نگه دارید با تشکر
باران : بلخره هواپیما فرود اومد باورم نمیشه رسیدم کره اخخخخ جون بلخره میرم کلی کنسرت و عشق و حال رفتم چمدونم و بردارم داشتم رفتم از ترمینال بیرون داشتم میرفتم که خونه بخرم بلخره بعد چند دقیقه یه خونه ی ۱۳۰ متری پیدا کردم ( یه نکته باران خیلی پولداره واسه ی همین خونه ی بزرگ گرفته )
رفتم به سمت خونه که یهو به یکی برخوردم سرم و اوردم بالا هاااا چقدر آشنا بود ولش کن سریع عذرخواهی کردم داشتم میرفتم که دستام توسط یه نفر کشیده شد من و برد تو یه کوچه ی خلوت من و چسبوند با دیوار که گفتم چی میخوای ازم میخواستم جیغ بزنم که دستش و گذاشت رو دهنم هی تقلا میکردم بیام بیرون از دستاش اما نتونستم که ماسکش و داد پایین گفتم ت ت تو ج جونگکوکی خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمت و باران از شوق زیاد بیهوش شد و افتاد تو بغل جونگکوک
جونگکوک : دیدم یه دختره بهم خورد از مدل موهاش و پیرسینگاش و استایلش و قیافش معلوم بود ارمیه ایرانیه احتمال زیاد بایسش هم منم تا میخواست بره گرفتمش و بردمش تو یه کوچه ی خلوت میخواست جیغ بزنه دستم و گذاشتم رو دهنش که گفت چی میخوای ازم سریع ماسکم و دادم پایین که گفت : تو جونگکوکی و گفت خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمت و از شوق زیاد تو بغلم بیهوش شد ...............
اتمام پارت اول
تا پارت بعد بدرود
شرطا : لایک ۴
کامنت : ۲
پارت بعد قراره جالب بشه
۴.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.