part

part 203
جنیور رفت روتخت کناری دراز کشید
سوزومه: کی میتونم مرخص بشم
جنیور: یکیدو روز بمون تا حالت کاملا خوب بشه
سوزومه: یکاری کن امروز مرخص بشم
جنیور: اگه برگردی خونه یکی باید مراقبت باشه تا حالت بد شد کنارت باشه به علاوه بانداتو روزی دوبار باید عوض کنی و زخماتو ضدعفونی کنی
سوزومه: به ری یا لیلی میگم کنارم بمونن
جنیور: اوکی اگه اینجوری راحتی بعد ناهار ترخیصت میکنم
سوزومه: ممنون
جنیور روشو برگردوند تا بخوابه
سوزومه: یچیز دیگه
جنیور: اوم
سوزومه: میشت بگی دلیل اصلیت برای این که یه ماه اینجوری ازم مراقبت کردی چیه
جنیور: میدونی خیلی شبیهشی
سوزومه: شبیه کی
جنیور: کسی که عاشقشم
سوزومه: چرا نمیاریش ببینمش
جنیور: نمیشه
سوزومه: چرا
جنیور: اون بخواطر یه سوتفاهم ازم جداشد فک میکنه من بهش خیانت کردم
سوزومه: چرا بهش توضیح نمیدی
جنیور: اولاش خیلی تلاش کردم ولی دوستش راست میگفت از وقتی من وارد زندگیش شدم زنگیش تو مرداب و لجن گیر کرده
سوزومه: خب الان میخوای چیکار کنی
جنیور: به نظرم بهترین راه اینه که از زندگیش مهو شمو تا بتونم خنداهشو حتی شده از دور ببینم
سوزومه: انگار خیلی دوسش داری
جنیور: بیشتر از هر چیزی تو دنیا
سوزومه: خوشبحالش
جنیور: بگیر بخواب.......حتما برای تو هم یکی پیدا میشه که انقدر عاشقت باشه