part

part 205
سوزومه: دوساعت دیگه ترخیص میشم برام لباس و وسایل بیار یکم زدو بیا
ری: اوکی بیب...... کار ترخیصتو انجام دادی
سوزومه: اقای وین انجام داده
ری: منظورت جنیوره
سوزومه: اوم
ری: اوکی یه ساعت دیگه اونجام
سوزومه: تنکیو ددی(قط کرد)
سوزومه گوشیشو برداشتو باهاش مشغول شد بعد یه ساعت ری اومد یه دست لباس براش اورده بود ری رفت بیرونو سوزومه لباساش رو عوض کرد وسایلاشو جمع کردو با کمک ری رفت بیرون سوار ماشین شدو راه افتادن و رفتن خونه مامان سوزومه
سوزومه: چرا اینجا اومدی
ری: دستور مامانته
سوزومه: دقیقا برای چی
ری: میخواد تا کاملا خوب شی ازت مراقبت کنه
سوزومه: نمیخواد
ری: بحثاتون بهمن ربطی نداره پیاده شو میخوام پارک کنم
سوزومه: اوکی
سوزومه از ماشین پیاده شد خواست راه بره سمت خونه ولی تعادلش دست خودش نبود سرگیجه داشت ری ماشینو پارک کردو سری اومد دست سوزومه رو گرفت
ری: بخواطر همین مامانت میخواد تو خونش بمونی
باهم رفتن داخل جنیور هم تو خونه بود لیلی هم اومده بود
سوزومه: سلام بر اهالی خونه
لیلی: سلام بیبی
مامان: خوش اومدی دخترم
سوزومه: دور هم جم شدین خبریه؟
لیلی: نه من که میخوستم تورو ببینم جنیور که خونشه نا سلامتی
مامان: زیاد سرپا واینیسا...... ری کمکش کن بشینه
سوزومه: مامان حالم خوبه واقعا
جنیور: از رنگ و روت معلومه
ری به سوزومه کمک کرد و روی کاناپه کنار جنیور نشوندش
سوزومه: راستی مامان ری گفت گفتی تا یه مدت اینجا بمونم
مامان: اره
سوزومه: نمیخوام به زحمتتون بیفتم میرم خونه الن و النا بهم کمک میکنن
جنیور: چون اونا شب برمیگردن خونشون وس محض اعتیاد لیلی رو با خوتت
مامان: چرا خودت نمیری تو بهتر از همه مراقبشی
جنیور: فک نکنم لیدی باهام راحت باشه که تو یه خونه زندگی کنیم
سوزومه: به نظرم نیاز نیست کسی بیاد
ری: از راه رفتن الانت معلوم بود
سوزومه: چرا خودت نمیمونی
ری: خیلی دلم میخواد ولی تا خرخره سرم شلوغ حتی جسیکاهم این چند روزه باهام قهره که زیاد براش وقت ندارم
لیلی: من میام ولی فک نکنم بتونو زیاد بمونم چون منم الان سرم شلوغ
سوزومه: اوکی
لیلی: دانشگاتو چیکار میکنی
دیدگاه ها (۱)

part 206سوزومه: سوزومه نمیخوام برگردم خوابگاه یا اون دانشگاه...

part 207ری: از کجا میدونی که این بارم قراره همیچی خراب شه جن...

part 204سوزومه دیگه چیزی نگفت جنیور به سقف اتاق خیره شد خواب...

part 203جنیور رفت روتخت کناری دراز کشید سوزومه: کی میتونم مر...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_224همینکه حرفش تموم شد ل...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_278النا که انگار فهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط