تکپارتی(درخواستی)
#تک_پارتی #تکپارتی
#درخواستی
#استری_کیدز
*وقتی عضو نهمی و همشون...
خب اینبار اعضا با اسم نوشته میشه و ا.ت با علامت +
جونگین:برای اولین بار چیزی ازتون میخوام هیونگ لطفا..
لینو:جوری میگه انگار دوروز پیش من بودم به خاطر کتاب گریه میکردم که برام بخرین!
چان:بس کنید من به عنوان بزرگتون ازتون میگیرم!
فلیکس:هیونگ مگه ا.ت امواله؟
هیونجین:به عنوان جذاب ترینتون ازتون میگیرم..
چانگبین:چه شعری میگی هیون؟پس منم به خاطر بازو های بی نقصم ازتون میگیرم!
هان:خدای بس کنید ا.ت مال منه..
سونگمین:دقت کرده باشین اون همیشه منو به عنوان جذاب ترینتون صدا میزنه..
چان:عجب حس نمیکردم سونگمین بلد باشی دروغ بگی اون منو جذاب ترین میدونه!
هیونجین:بیاید صادق باشیم کسی که از هر لحاظ بی نقصه منم!
هان:هار هار هار خندیدیم تموم شد حالا بشین سر جات بچه..
جونگین:یااااا..
چان:تو یکی لال شو جونگین ا.ت ازت سه سال بزرگ تره..
جونگین:عب ندارههه عشق به سن نیست..
فلیکس:بس کنید نمیخوام دهنمو به عنوان زیبا ترین خالق خدا باز کنم!
لینو:فلیکس چرا مینالی؟
چانگبین:عقب بکش لینو تورو عمرا به خاطر قد کوتاهیت انتخاب کنه..
*همگی میزنن زیره خنده*
هان:هیونگ یجوری میگی انگار خودت میله برگی!
سونگمین:مگه دختر تموم شده؟برید عاشق یکی دیگه شینننن..
هان:خیلی راحته خودت برو..
جونگین:هیونگ ها خواهش میکنم بذاریدددد مال منننن باشه!
همگی باهم:خفه شو جونگین!
فلیکس:داشتم میگفتم..
لینو:بازم این مرد با شعر هاش برگشت!
هیونجین:آهاااا پیدا کردم..
چان:چیرو دروغ های چرتو پرتتو؟
هیونجین:نه حقیقت های گوش خراشمو..
چان:حقیقت های آقای هوانگ "من از همتون جذاب ترم" "درخت خوش اندام گروهتونم و ادامه شعرات..
و این داستان تا شب ساعت ۳ که بی هوش شدن ادامه داشت البته باید بگم دو دقیقه پیش از بی هوش شدن هیونجین هنوز در مورد جذاب بودنش به چان میگفت و چان زر های هیونجینو با خاک یکسان میکرد!
. . . The end
#درخواستی
#استری_کیدز
*وقتی عضو نهمی و همشون...
خب اینبار اعضا با اسم نوشته میشه و ا.ت با علامت +
جونگین:برای اولین بار چیزی ازتون میخوام هیونگ لطفا..
لینو:جوری میگه انگار دوروز پیش من بودم به خاطر کتاب گریه میکردم که برام بخرین!
چان:بس کنید من به عنوان بزرگتون ازتون میگیرم!
فلیکس:هیونگ مگه ا.ت امواله؟
هیونجین:به عنوان جذاب ترینتون ازتون میگیرم..
چانگبین:چه شعری میگی هیون؟پس منم به خاطر بازو های بی نقصم ازتون میگیرم!
هان:خدای بس کنید ا.ت مال منه..
سونگمین:دقت کرده باشین اون همیشه منو به عنوان جذاب ترینتون صدا میزنه..
چان:عجب حس نمیکردم سونگمین بلد باشی دروغ بگی اون منو جذاب ترین میدونه!
هیونجین:بیاید صادق باشیم کسی که از هر لحاظ بی نقصه منم!
هان:هار هار هار خندیدیم تموم شد حالا بشین سر جات بچه..
جونگین:یااااا..
چان:تو یکی لال شو جونگین ا.ت ازت سه سال بزرگ تره..
جونگین:عب ندارههه عشق به سن نیست..
فلیکس:بس کنید نمیخوام دهنمو به عنوان زیبا ترین خالق خدا باز کنم!
لینو:فلیکس چرا مینالی؟
چانگبین:عقب بکش لینو تورو عمرا به خاطر قد کوتاهیت انتخاب کنه..
*همگی میزنن زیره خنده*
هان:هیونگ یجوری میگی انگار خودت میله برگی!
سونگمین:مگه دختر تموم شده؟برید عاشق یکی دیگه شینننن..
هان:خیلی راحته خودت برو..
جونگین:هیونگ ها خواهش میکنم بذاریدددد مال منننن باشه!
همگی باهم:خفه شو جونگین!
فلیکس:داشتم میگفتم..
لینو:بازم این مرد با شعر هاش برگشت!
هیونجین:آهاااا پیدا کردم..
چان:چیرو دروغ های چرتو پرتتو؟
هیونجین:نه حقیقت های گوش خراشمو..
چان:حقیقت های آقای هوانگ "من از همتون جذاب ترم" "درخت خوش اندام گروهتونم و ادامه شعرات..
و این داستان تا شب ساعت ۳ که بی هوش شدن ادامه داشت البته باید بگم دو دقیقه پیش از بی هوش شدن هیونجین هنوز در مورد جذاب بودنش به چان میگفت و چان زر های هیونجینو با خاک یکسان میکرد!
. . . The end
۲۱.۶k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.