Broken heart
سلام من مین یونگی ام بهم شوگا هم میگن . ۲۴ سالمه ۲ ساله با ا/ت ازدواج کردم و خیلی دوستش دارم .
سلام من پارک ا/ت هستم . ۲۳ سالمه ۲ ساله که با شوگا ازدواج کردم خیلی دوستش دارم .
ویو شوگا
داشتم کار هام رو رو انجام می دادم که یهو یه لینک برام ارسال شد . زدم رو لینک و وارد لینک شدم . ویدئو ی ا/ت بود .
اون ... اون ... اون داشت بهم خیانت می کرد .
خیلی عصبانی شده بودم خون جلوی چشمام رو گرفته بود . با تمام سرعت ماشین رو به سمت خونه روندم .
در رو باز کردم و ا/ت رو صدا کردم .
( علامت شوگا _ علامت ا/ت + )
_ ا/ت کدوم گوری هستی ( با عصبانیت )
+ سلام عشقم چیزی شده ؟
_عشقم و زهرمار . این چیه ...
ویدئو رو بهش نشون دادم خشکش زده بود .
+ شوگا باور کن این من نیستم .
_ که بهم دروغ هم میگی ها ؟
+ من دروغ نمیگم .
خیلی عصبانی بودم دیگه نمی خواستم ببینمش به خاطر همین از خونه رفتم بیرون .
<یه هفته بعد >
شوگا ویو
رفتم پیش یکی از دوستام و فهمیدم فیلمه الکی بوده . خیلی از خودم ناراحت شدم . آخه چجوری تونستم ا/ت رو ناراحت کنم و بهش اعتماد نکنم . رفتم سمت خونمون تا ازش عذرخواهی کنم .
ا/ت ویو
تو این مدت که نبود خیلی دلم براش تنگ شده بود . هر شب تا صبح گریه می کردم و نوشیدنی می خوردم تا شاید بتونم نبودش رو تحمل کنم .
امروز خیلی دلم براش تنگ شده بود .
با خودم فکر کردم که به این زندگی لعنتی مایان بدم . رفتم توی حموم و رگم رو زدم .
یهو صدای شوگا رو شنیدم .
خواستم بلند بشم ولی سرم گیج رفت و افتادم زمین .
شوگا ویو
رسیدم خونه هر چی ا/ت رو صدا کردم نبود .
همه جا رو دنبالش گشتم . اتاق ، دست شویی ، حال ، اشپز خونه ، هیچ جا نبود .
رفتم سمت حموم دیدم غرق خون گوشه ی حموم افتاده .
زود بغلش کردم و بردمش سمت بیمارستان .
<نیم ساعت بعد >
خیلی نگرانش بودم .
دکتر : همسرتون بهوش اومدن می تونید برید پیششون .
_ باشه ممنونم .
بدو بدو رفتم پیش ا/ت .
_ عشقم حالت خوبه .
+ تو اینجا چیکار می کنی ؟ چرا منو آوردی بیمارستان ؟
_ ا/ت من بدون تو نمی تونم زندگی کنم ، لطفا منو ببخش من فهمیدم که اشتباه کردم . اون ویدئو الکی بود .
+ حالا که فهمیدی الکی بود اومدی معذرت خواهی کنی ؟
اون موقع که تازه ویدئو رو دیده بودی باید به من اعتماد می کردی نباید اونجوری باهام رفتار می کردی .
_ منو ببخش من غلط کردم ، اشتباه کردم ، لطفا منو ببخش . من اون لحظه اعصابم خیلی خورد بود نتونستم خودم رو کنترل کنم .
+ آدم توی لحظات بد یا زمانی که عصبانی هست خود واقعیش رو نشون میده آقای مین یونگی .
_ فکر کنم خیلی از دستم عصبانی هستی که آقای مین صدام می کنی .
+ من اصلا عصبانی نیستم .
_ اره کاملا مشخصه .
+ خب حالا که چی .
_ ا/ت منو ببخش من میام خونه و بیا باهم زندگی خوبی بسازیم ها ؟
+ آقای مین دیگه مایی وجود نداره .
_ اگه مایی وجود نداره پس چرا رگت رو زدی ها ؟ چرا گوشه ی اتاق پر بطری سوجو بود ؟
یهو ا/ت زد زیر گریه .
+ اصلا می دونی بدون تو چه دوره و زمان سختی رو پشت سر گذاشتم ؟ می دونی چیکار ها کردم ؟ مجبور شدم خودم رو با خودن سوجو سرگرم یا آروم کنم و بهت فکر نکنم .
دیگه نمی خواستم به این زندگی اذاب آور ادامه بدم .
به خاطر همین اون کاری رو کردم ( گریه )
_ هیسسسسسس گریه نکن . الان من دیگه پیشتم نباید گریه کنی . خب ؟ نکنه بدون من گریه هم می کردی ؟
بغلش کردم .
+ آره کل شب رو گریه می کردم ؟ نمی تونستم دوریت رو تحمل کنم .
_ اون چشمای قشنگت رو خراب کردی ها ؟
+ شوگا ... من خیلی گشنمه ... آخه تو این مدت ...
( توی ذهنش : خراب کاری کردم )
_ قرار نیست بگی که وعده های غذاییت رو نمی خوردی ؟
مگه نه ؟ اگه بگی من می دونم با تو .
+ ببخشید .
_ تنبیهت رو انتخاب کن . می تونی از الان بهش فکر کنی .
منم برم برات غذا بگیرم .
+ باشه .
سلام من پارک ا/ت هستم . ۲۳ سالمه ۲ ساله که با شوگا ازدواج کردم خیلی دوستش دارم .
ویو شوگا
داشتم کار هام رو رو انجام می دادم که یهو یه لینک برام ارسال شد . زدم رو لینک و وارد لینک شدم . ویدئو ی ا/ت بود .
اون ... اون ... اون داشت بهم خیانت می کرد .
خیلی عصبانی شده بودم خون جلوی چشمام رو گرفته بود . با تمام سرعت ماشین رو به سمت خونه روندم .
در رو باز کردم و ا/ت رو صدا کردم .
( علامت شوگا _ علامت ا/ت + )
_ ا/ت کدوم گوری هستی ( با عصبانیت )
+ سلام عشقم چیزی شده ؟
_عشقم و زهرمار . این چیه ...
ویدئو رو بهش نشون دادم خشکش زده بود .
+ شوگا باور کن این من نیستم .
_ که بهم دروغ هم میگی ها ؟
+ من دروغ نمیگم .
خیلی عصبانی بودم دیگه نمی خواستم ببینمش به خاطر همین از خونه رفتم بیرون .
<یه هفته بعد >
شوگا ویو
رفتم پیش یکی از دوستام و فهمیدم فیلمه الکی بوده . خیلی از خودم ناراحت شدم . آخه چجوری تونستم ا/ت رو ناراحت کنم و بهش اعتماد نکنم . رفتم سمت خونمون تا ازش عذرخواهی کنم .
ا/ت ویو
تو این مدت که نبود خیلی دلم براش تنگ شده بود . هر شب تا صبح گریه می کردم و نوشیدنی می خوردم تا شاید بتونم نبودش رو تحمل کنم .
امروز خیلی دلم براش تنگ شده بود .
با خودم فکر کردم که به این زندگی لعنتی مایان بدم . رفتم توی حموم و رگم رو زدم .
یهو صدای شوگا رو شنیدم .
خواستم بلند بشم ولی سرم گیج رفت و افتادم زمین .
شوگا ویو
رسیدم خونه هر چی ا/ت رو صدا کردم نبود .
همه جا رو دنبالش گشتم . اتاق ، دست شویی ، حال ، اشپز خونه ، هیچ جا نبود .
رفتم سمت حموم دیدم غرق خون گوشه ی حموم افتاده .
زود بغلش کردم و بردمش سمت بیمارستان .
<نیم ساعت بعد >
خیلی نگرانش بودم .
دکتر : همسرتون بهوش اومدن می تونید برید پیششون .
_ باشه ممنونم .
بدو بدو رفتم پیش ا/ت .
_ عشقم حالت خوبه .
+ تو اینجا چیکار می کنی ؟ چرا منو آوردی بیمارستان ؟
_ ا/ت من بدون تو نمی تونم زندگی کنم ، لطفا منو ببخش من فهمیدم که اشتباه کردم . اون ویدئو الکی بود .
+ حالا که فهمیدی الکی بود اومدی معذرت خواهی کنی ؟
اون موقع که تازه ویدئو رو دیده بودی باید به من اعتماد می کردی نباید اونجوری باهام رفتار می کردی .
_ منو ببخش من غلط کردم ، اشتباه کردم ، لطفا منو ببخش . من اون لحظه اعصابم خیلی خورد بود نتونستم خودم رو کنترل کنم .
+ آدم توی لحظات بد یا زمانی که عصبانی هست خود واقعیش رو نشون میده آقای مین یونگی .
_ فکر کنم خیلی از دستم عصبانی هستی که آقای مین صدام می کنی .
+ من اصلا عصبانی نیستم .
_ اره کاملا مشخصه .
+ خب حالا که چی .
_ ا/ت منو ببخش من میام خونه و بیا باهم زندگی خوبی بسازیم ها ؟
+ آقای مین دیگه مایی وجود نداره .
_ اگه مایی وجود نداره پس چرا رگت رو زدی ها ؟ چرا گوشه ی اتاق پر بطری سوجو بود ؟
یهو ا/ت زد زیر گریه .
+ اصلا می دونی بدون تو چه دوره و زمان سختی رو پشت سر گذاشتم ؟ می دونی چیکار ها کردم ؟ مجبور شدم خودم رو با خودن سوجو سرگرم یا آروم کنم و بهت فکر نکنم .
دیگه نمی خواستم به این زندگی اذاب آور ادامه بدم .
به خاطر همین اون کاری رو کردم ( گریه )
_ هیسسسسسس گریه نکن . الان من دیگه پیشتم نباید گریه کنی . خب ؟ نکنه بدون من گریه هم می کردی ؟
بغلش کردم .
+ آره کل شب رو گریه می کردم ؟ نمی تونستم دوریت رو تحمل کنم .
_ اون چشمای قشنگت رو خراب کردی ها ؟
+ شوگا ... من خیلی گشنمه ... آخه تو این مدت ...
( توی ذهنش : خراب کاری کردم )
_ قرار نیست بگی که وعده های غذاییت رو نمی خوردی ؟
مگه نه ؟ اگه بگی من می دونم با تو .
+ ببخشید .
_ تنبیهت رو انتخاب کن . می تونی از الان بهش فکر کنی .
منم برم برات غذا بگیرم .
+ باشه .
- ۱۱.۸k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط