من عاشقش شدم

من عاشقش شدم ⁶
×: اوا سوجین اینجا چیکار میکنه ؟! سوجین
+: سلام تو اینجا چیکار میکنی ؟!
×: من اومدم بکهیون رو ببینم تو چی ؟!
+: منم اومدم یونا رو ببینم اما انگار یکم دیر کرده
×: بکهیون هم همینطور
چت به بکهیون
×: چرا دیر کردی عشقم
بکهیون: من رسیدم
×: نه نیستی
پایان چت
+: امم سوجون میتونم چتات رو ببینم
×: اره بیا
+:چییی
×: چی شده ؟!
+: ام سوجون من بکهیون هستم و میخواستم امروز بهت بگم که باهم کات کنیم
×: راستش بهتره همین کارو بکنیم
+: راستش میخواستم برای تو کات کنم راستش چند وقته یه حسابی بهت دارم
×: ببین من حتی حس دوستی خاصی هم بهت ندارم و راستش پلیسا از خونت رفتن و امیدوارم دیگه پستمون بهم نخوره
+: آخه سوجون
×: آقای محترم لطفا برید
واقعا حسی بهش ندارم و امیدوارم دیگه نبینمش ساعت ۶ عصر بود رفتم یه کافه ی دیگه و نشستم یه کیک و قهوه سفارش دادم خوردم که یهو یکی از دوستای نوجوانیم و دیدم اسمش دایون هست
دیدگاه ها (۰)

من عاشقش شدم ⁷ اسمش دایون هست راستش پسر خوبی بود و طی دوستی ...

من عاشقش شدم ⁸×: دایون همین الان فهمیدم مامان بابا از چین او...

من عاشقش شدم⁶بیا پایینپایین تردوتا کامنت پارت قبل رو بذارین ...

من عاشقش شدم ⁵×: خودتم داری گریه میکنی(گریه)+: باش تو گریه ن...

زندگی نامعلوم

زندگی نامعلوم

راز پنهان فاش میشود پارت۱سالها پیش سه برادر بودن که همه چیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط