آیدل من پارت ۳

کنسرت تموم شد و رفتیم سمت خونه مشترکمون

یونا: ایول بهت ا.ت ببین اصلا جای نگرانی نیست حتی اگه آزمون رو باختی تو پیش بابام پارتی داری کافیه بابام بگه این دختره دوستِ دختر منه تا بزارن به آرزوت برسی

لبخند از رو لبم محو شد و سیخ جلوش وایسادم

ا.ت: یونا میدونی چند نفر دیگه مثل من چنین آرزویی دارن؟ بعد تو از من انتظار داری با پارتی برم بالا دختر؟

ی لبخند زد و پاشد رفت تو آشپزخونه و همونطور که با آستینش بازی میکرد لب زد

یونا: اوم پس امیدوارم موفق باشی فایتینگ

سری تکون دادم و رو کاناپه لش کردم

ا.ت: یا یونا رونا شما کدوم طرح منو توی این چند سال بیشتر از همه دوست داشتین؟؟

رونا: عا میدونی تو وقتی این رشته رو انتخاب کردی اصلا نقاشیت خوب نبود و خب به طرز عجیبی من طرح اولتو دوست داشتم

تعجب کردم و نزدیکش شدم

ا.ت: اون موقع نقاشیم افتضاح بود تو اونو دوست داشتی؟؟

رونا: نقاشیت افتضاح بود درست ولی رنگ بندی کارت عالیه تو خوب میدونستی که هر قسمت لباس چه رنگی باشه یا اینکه چه جنس پارچه ای باشه

حرف رونا واسم قابل احترام بود نگامو چرخوندم سمت یونا تا اونم نظر بده

یونا: خب من برخلاف رونا میخام نظر بدم.. رونا شش سال قبلِ تو رو دوست داشت ولی من الانو.. تو دیگه نقاشیت عالیه و خیلی خوب میتونی مانکن بکشی.. به قول رونا انتخاب رنگ و انتخاب پارچه رو هم خیلی خوب میدونی

ی لبخند زدم رو به دوتاشون

ا.ت: پس رونا بیشتر انتخاب رنگ و انتخاب پارچم رو دوست داری یونا هم مانکن کشیدنمو

سرشونو تکون دادن و از پیششون بلند شدم

ا.ت: میرم تمرین کنم آزمون یک ماه دیگس

موهای فر و قرمزمو از زیر دستم جمعو جور کردم و به پوستر شوگا روی دیوار نگاه کردم

ا.ت: من واسه‌ی رسیدن بهت هرکاری میکنم.. مین یونگی

لباسامو عوض کردم و نشستم جلوی دفتر طراحیم

یک ماه همینطور پشت سر هم طرح کشیدمو با کمک رونا و یونا بهترینا رو انتخاب میکردم و دوباره اصلاحشون میکردم

#آیدل_من
#𝒑𝒂𝒓𝒕_3