پارت دیوانه وار عاشق
پارت۲ [دیوانه وار عاشق]
ناشناس: مجبور نیستم ( دست ات رو گرفت بعد رفت)
ات: اهاییی چی کار میکنی
ناشناس: چیه بده وسایلت رو پس گرفتم
ات: نه..... مرسی که وسایلم رو پس گرفتی واقعا ممنونم ( حالا فک نکین جونگ کوکه به موقع اونم میارم🤪)
ناشناس: حالا چرا خودت پس نگرفتی به قیافت نمیخوره این جوری باشی؟
ات: خب......
ناشناس: بیخیال ولش کن (رفت)
ات: ممنونم واقعا( با صدای بلند)
(بعد از مدرسه)
ات: سلام مامان سلام بابا
ب ات: سلامو درد امروز یه پسر وسایلت رو بجای اینکه خودت بگیرین از اون دختره گرفته
ات: اما..... بابا
م ات: سلکت برو نو اتاقت
ات: اما....( اشک های ات ریختن)
ات: خود پدرم بهم گفته بود اذیت نکنم تو مدرسه الان چرا اینجوری شد دلم نمیخواد دختر مافیا باشم دویت دارم...... هق هق( صدای گریه) ..... دوست دارم مثل یه آدم عادی زندگی کنم نمیخوام اینجوری باشه هق هق
(فردا صبح)
ات: باصدای زنگ گوشیم بیدار شدم امروز امتحان دارم و کلی درس خوندمه اگر بد بدم بابام پارم میکنه باید تمام تلاشم رو بکنم
(تو مدرسه)
یه جین:( دختر قلدره) عه باز که تو اینجایی شانس آوردی دیروز نجات پیدا کردی ترسووووو ولی الان کسی نیست نجاتت بده کوچولو ترسو
ناشناس: (همون پسره) فععععکککک نککککنننمممم من بوقم اینجا فعلا کسی هست نجاتش بده
یه جین: عه تو اینجا بودی ببخشید (یه جین جلو این
پسره تبدیل به پیکمی ترین آدم دنیا میشه😂)
ناشناس: -_- بیا بروو دیگهههههه
یه جین: چشم ددی
ناشناس: ددیو کوفت آنقدر بدم میاد ازت ( زیر لب)
(فرم مدرسه ی ات و میکاپش رو میذارم)
مایل به پارت بعد؟؟؟ حمایتتتت مغزم نمیکشهههه با حمایت های شما جون میگیرم بقیه پارت ها رو میزارم ولی امتحان دارم پس حمایتتتت ಥ‿ಥ
ناشناس: مجبور نیستم ( دست ات رو گرفت بعد رفت)
ات: اهاییی چی کار میکنی
ناشناس: چیه بده وسایلت رو پس گرفتم
ات: نه..... مرسی که وسایلم رو پس گرفتی واقعا ممنونم ( حالا فک نکین جونگ کوکه به موقع اونم میارم🤪)
ناشناس: حالا چرا خودت پس نگرفتی به قیافت نمیخوره این جوری باشی؟
ات: خب......
ناشناس: بیخیال ولش کن (رفت)
ات: ممنونم واقعا( با صدای بلند)
(بعد از مدرسه)
ات: سلام مامان سلام بابا
ب ات: سلامو درد امروز یه پسر وسایلت رو بجای اینکه خودت بگیرین از اون دختره گرفته
ات: اما..... بابا
م ات: سلکت برو نو اتاقت
ات: اما....( اشک های ات ریختن)
ات: خود پدرم بهم گفته بود اذیت نکنم تو مدرسه الان چرا اینجوری شد دلم نمیخواد دختر مافیا باشم دویت دارم...... هق هق( صدای گریه) ..... دوست دارم مثل یه آدم عادی زندگی کنم نمیخوام اینجوری باشه هق هق
(فردا صبح)
ات: باصدای زنگ گوشیم بیدار شدم امروز امتحان دارم و کلی درس خوندمه اگر بد بدم بابام پارم میکنه باید تمام تلاشم رو بکنم
(تو مدرسه)
یه جین:( دختر قلدره) عه باز که تو اینجایی شانس آوردی دیروز نجات پیدا کردی ترسووووو ولی الان کسی نیست نجاتت بده کوچولو ترسو
ناشناس: (همون پسره) فععععکککک نککککنننمممم من بوقم اینجا فعلا کسی هست نجاتش بده
یه جین: عه تو اینجا بودی ببخشید (یه جین جلو این
پسره تبدیل به پیکمی ترین آدم دنیا میشه😂)
ناشناس: -_- بیا بروو دیگهههههه
یه جین: چشم ددی
ناشناس: ددیو کوفت آنقدر بدم میاد ازت ( زیر لب)
(فرم مدرسه ی ات و میکاپش رو میذارم)
مایل به پارت بعد؟؟؟ حمایتتتت مغزم نمیکشهههه با حمایت های شما جون میگیرم بقیه پارت ها رو میزارم ولی امتحان دارم پس حمایتتتت ಥ‿ಥ
- ۵۲۸
- ۱۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط