یک زندگی کم است

یک زندگی کم است!
برای آن‌که تمام شکل‌های دوستت دارم را
با تو در میان بگذارم..
می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز میکنی
آن درخت روبه‌ رو من باشم، فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم، استکان چای من باشم
و هر پرنده ای که نان از انگشتان تو می‌گیرد..
یک زندگی کم است برای شاعری که
می‌خواهد در تمام جمله ها دوستت داشته باشد..

| #روزبه_سوهانی |
دیدگاه ها (۳)

نگذار جانمنگذار هر کس که آمد و ماندنی نشدتو را؛دلت راصداقتت ...

جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند... #حافظ

تمام شهر بوی عطر بهار گرفته و تمام من بوی تو ، کجایی ، بهار ...

بهار اندامِ من! این شهر را اردیبهشتی کنکه من برعکسِ شاعرها، ...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

★هر بار از نو عاشق تو خواهم شد...★

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط