روز های تاریک
#روز_های_تاریک
پارت 3
همینجوری مات چشاش بودم...
دعوا کردنشم قشنگه کصافت کوچولو 😭
اونا همینجوری داشتن همو جر میدادن و منم کم کم دور شدم
🚶
رفتم پشت دیوار
هنو دارن دعوا میکنن لنتیااا🗿
واقعا باورم نمیشه که از بین اینهمه دختر داف تو دانشگاه که خودشونم میمیرن برام ( تعریف از خود نباشه 😂) چرا ات رو انتخاب کردم و به راست روش کراش زدم😑
خب رفتم سر کلاس خوشبختانه با ات تو یک کلاس بودممم
کلاس تموم شد
راستی من فرداشب تولدمه و نمیدونم به ات بگم بیاد یا نهههه
بالاخره جرعتشو پیدا کردم رفتم جلو...
جونگ کوک : امم سلام ات خوبی میگم من فردا یه مهمونی تولد کوچیک دارم توم میای دیگه؟ 🤗
ات: عههه حتما اتفاقا خیلی تولدم دوست داریم حتما میاممم
جونگ کوک : جلل خالق گفت میاممم خب پس فردا ساعت ۹:۳۰ میبینمت بای
ات: باییی
پارت بعد شرط نداره فقط لدفا لایک کن عسیسم 🙂💞
پارت 3
همینجوری مات چشاش بودم...
دعوا کردنشم قشنگه کصافت کوچولو 😭
اونا همینجوری داشتن همو جر میدادن و منم کم کم دور شدم
🚶
رفتم پشت دیوار
هنو دارن دعوا میکنن لنتیااا🗿
واقعا باورم نمیشه که از بین اینهمه دختر داف تو دانشگاه که خودشونم میمیرن برام ( تعریف از خود نباشه 😂) چرا ات رو انتخاب کردم و به راست روش کراش زدم😑
خب رفتم سر کلاس خوشبختانه با ات تو یک کلاس بودممم
کلاس تموم شد
راستی من فرداشب تولدمه و نمیدونم به ات بگم بیاد یا نهههه
بالاخره جرعتشو پیدا کردم رفتم جلو...
جونگ کوک : امم سلام ات خوبی میگم من فردا یه مهمونی تولد کوچیک دارم توم میای دیگه؟ 🤗
ات: عههه حتما اتفاقا خیلی تولدم دوست داریم حتما میاممم
جونگ کوک : جلل خالق گفت میاممم خب پس فردا ساعت ۹:۳۰ میبینمت بای
ات: باییی
پارت بعد شرط نداره فقط لدفا لایک کن عسیسم 🙂💞
۲.۲k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.