فقطیهسوءتفاهمبود
#فقط_یه_سوءتفاهم_بود
ادامه
P. 3
قبل اینکه بره با شوگا اوپاش چشم تو چشم شد و با نگاهش بهش فهموند که چیزی نیس و در اخرم به هوپی نگاه کرد و گف پس من میرم کاری داشتین بگین
و رف
_ببینم تو خواهر کوچیکترتو با بردت یا خدمتکارت اشتباهی گرفتی؟ فک کنم با وجود رفتار تو بیشتر دلش بخواد تو چنگ دشمنش بیافته
=یعنی میگی من از دشمنش بدترم؟
_یجورایی داری زجرش میدی
=ولی من داداش بزرگترشم و حق دارم این کارایی که من میگم به هیچ وجه بهش اسیب نمیرسونه
_ولی هوپی چرا میرسونه اسیب روحی میرسونه فک کردی بدش نمیاد بعد اینکه بابا انقد اذیتش کرد و سرکوبش کرد توام همینکارو بکنی؟ لابد رفتار تاکسیک پدرم به ارث بردی و دست خودت نیس اره؟ به من بیشتر میومد تا تو... فک نمیکردم پسری به مهربونی تو همچین عوضیی بشه
=(با دستش گوشاش و میگیره)
سرم... درد میکنهه شوگا اگه اومدی نصیحتم کنی لطفا برگرد نمیخوام به چیزی غیر کارو تربیت این بچه فک کنم
_ حتی اون دختری که دوسش داری... یا اون سگ کوچولویی که خیلی وقته از بچگیت ندیدیش..... یا حتی من؟ یا بغل خواهر کوچولوت؟ نمیخوای به ما فکر کنی که سالم جلو چشماتیم و هنوز خواهر کوچیکترمون سالم بغلمونه؟(بغض)
=هیونگ... لطفا یاداوری نکن(کمی داد همراه بغض) حالا جلوی چشماشو گرفته و نمیخواد اگه اشکی از چشماش اومد هیونگش ببینه
_هوپیا.... انقد تظاهر به سنگ بودن نکن حداقل جلوی خانوادت
=گمشو بیرون(داد)
_تو به چه حقی سر بزرگترت داد میزنی؟(عصبی همراه با داد)
اون دختر همراه من میاد تا تو یاد بگیری درست رفتار کنی فهمیدی کله پوک؟
=تو حق نداری از این عمارت ببریش بیرون اون به دلیل سرپیچی از حرفام سه روز بیشتر میمونه تا تنبیه بشه
_تمومش کن(داد)
(زنگ میزنه به هیونجین)
_هیونا.. ماشین و پشت در اماده کن
_رو به هوپی
تو لیاقت نگهداری از اون دختر و نداری بفهم
=بسه خفه... از جلو چشام دور شو چه بهتر اون دخترم با خودت ببر وای به حالش وقتی بیام دنبالش هفته بعد دوباره سرپیچی کنه...
_بدترین همکاری تاریخ به ما میرسه که خواستیم از خواهرمون محافظت کنیم... من میرم که اخلاق گو.. هه تو روم تاثیر نذاره (دوستان فیکه ها فقط زیادی عصبانین)
ادامه
P. 3
قبل اینکه بره با شوگا اوپاش چشم تو چشم شد و با نگاهش بهش فهموند که چیزی نیس و در اخرم به هوپی نگاه کرد و گف پس من میرم کاری داشتین بگین
و رف
_ببینم تو خواهر کوچیکترتو با بردت یا خدمتکارت اشتباهی گرفتی؟ فک کنم با وجود رفتار تو بیشتر دلش بخواد تو چنگ دشمنش بیافته
=یعنی میگی من از دشمنش بدترم؟
_یجورایی داری زجرش میدی
=ولی من داداش بزرگترشم و حق دارم این کارایی که من میگم به هیچ وجه بهش اسیب نمیرسونه
_ولی هوپی چرا میرسونه اسیب روحی میرسونه فک کردی بدش نمیاد بعد اینکه بابا انقد اذیتش کرد و سرکوبش کرد توام همینکارو بکنی؟ لابد رفتار تاکسیک پدرم به ارث بردی و دست خودت نیس اره؟ به من بیشتر میومد تا تو... فک نمیکردم پسری به مهربونی تو همچین عوضیی بشه
=(با دستش گوشاش و میگیره)
سرم... درد میکنهه شوگا اگه اومدی نصیحتم کنی لطفا برگرد نمیخوام به چیزی غیر کارو تربیت این بچه فک کنم
_ حتی اون دختری که دوسش داری... یا اون سگ کوچولویی که خیلی وقته از بچگیت ندیدیش..... یا حتی من؟ یا بغل خواهر کوچولوت؟ نمیخوای به ما فکر کنی که سالم جلو چشماتیم و هنوز خواهر کوچیکترمون سالم بغلمونه؟(بغض)
=هیونگ... لطفا یاداوری نکن(کمی داد همراه بغض) حالا جلوی چشماشو گرفته و نمیخواد اگه اشکی از چشماش اومد هیونگش ببینه
_هوپیا.... انقد تظاهر به سنگ بودن نکن حداقل جلوی خانوادت
=گمشو بیرون(داد)
_تو به چه حقی سر بزرگترت داد میزنی؟(عصبی همراه با داد)
اون دختر همراه من میاد تا تو یاد بگیری درست رفتار کنی فهمیدی کله پوک؟
=تو حق نداری از این عمارت ببریش بیرون اون به دلیل سرپیچی از حرفام سه روز بیشتر میمونه تا تنبیه بشه
_تمومش کن(داد)
(زنگ میزنه به هیونجین)
_هیونا.. ماشین و پشت در اماده کن
_رو به هوپی
تو لیاقت نگهداری از اون دختر و نداری بفهم
=بسه خفه... از جلو چشام دور شو چه بهتر اون دخترم با خودت ببر وای به حالش وقتی بیام دنبالش هفته بعد دوباره سرپیچی کنه...
_بدترین همکاری تاریخ به ما میرسه که خواستیم از خواهرمون محافظت کنیم... من میرم که اخلاق گو.. هه تو روم تاثیر نذاره (دوستان فیکه ها فقط زیادی عصبانین)
- ۱.۵k
- ۱۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط