تکپارتییی جدید از جیمین شیییی به قلم لینا

تک‌پارتییی جدید از جیمین شیییی؟؟؟ به قلم لینا؟:)

جیمین، با آن قلب مهربان و پرشور همیشگی‌اش، همیشه سعی کرده بهترین پدر ممکن برای دخترش، لایلا، باشد. او که در دنیای درخشان و پرفشار کیپاپ، جایگاه ویژه‌ای دارد، لحظات کمی برای بودن در کنار لایلا دارد، اما هر لحظه را غنیمت می‌شمارد. یک روز عصر، وقتی زودتر از همیشه به خانه برمی‌گردد، سکوت غیرعادی خانه او را نگران می‌کند. وقتی به اتاق لایلا سر می‌زند، با منظره‌ای روبرو می‌شود که قلبش را به درد می‌آورد: لایلا ، با دوستانش که جیمین آن‌ها را نمی‌شناسد، در اتاقش حلقه زده‌اند و بوی تند سیگار فضا را پر کرده است. نگاه سرگردان و چشم‌های مضطرب لایلا، حکایت از حقیقتی تلخ دارد که جیمین باید با آن روبرو شود.
در که به آرامی باز شد، جیمین انتظار دیدن لایلای خندانش را داشت که شاید مشغول نقاشی یا گوش دادن به موسیقی بود. اما آنچه دید، سکوتی سنگین بود که با بوی ناآشنای دود در هم آمیخته بود. لایلا، در میان چند پسر و دختر غریبه، نشسته بود. دستش، همان دستی که زمانی با ظرافت قلم‌مو را در دست می‌گرفت، حالا سیگاری را نگه داشته بود که شعله کوچکی از آن بالا می‌رفت. چشم‌هایشان که به سمت او برگشت، پر از ترس و سردرگمی بود. جیمین احساس کرد چیزی در درونش فرو ریخت. این دود، فقط دود سیگار نبود؛ دودِ تمام نگرانی‌ها، تمام لحظاتی که حضور نداشت، و تمام آینده‌ای که ناگهان در هاله‌ای از ابهام فرو رفت.....

خبخبخبخببب لینایی هاممم یه لایک و کامنت کوچولو می‌تونه خیلی خوشحالم کنه:))
دیدگاه ها (۱۴)

یه ادیت از جئون لینا:)))) خبخبخبخببب لینایی هاممم یه لایک و ...

تک‌پارتییی جدید از سوکجینیییی؟؟؟ به قلم لینا :)))نمی‌دانم از...

تک‌پارتییی جدید از جونگکوک شییی به قلم لینا؟؟:)))ساعت دقیقاً...

یه ادیت چرت از من😂😂 دختره صورت من بودا🤣

کبریت

یه تک‌پارتییی جدید از جونگکوککک شییی؟؟:)))) به قلم لینا:)بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط