باورم نمیشه عاشقش شدم....
باورم نمیشه عاشقش شدم....
پارت ۸
ات : من نمیخوام بابا
پ ت : چرااا
ات : دارین ازم سوءاستفاده میکنین تازه نهمیدین دختر دارین اره ؟ ( داد )
پ ت : ساکت باش
ات : نمیخواممممم ( عربده . داد )
بسهههه تو و مامان خستم کردینن دیگه نمیخوام ببینمتون ( بغض )
ته : چیشده ات ؟؟
پ ت : من که بالخره تورو رو سفره عقدت میبرم
ات : بابا بسههه
پ ت : سر من داد نزن تو یه هر.زه ای میفهمی
ات : داری به من میگی
پ ت : اره
ات : خیلی ببخشید ولی گمشو بیرون ( داد ))
ته : ات خوبی ؟؟ چی گفت ؟؟؟
ات : هیچی ... منو ببر پیش هوانگ
ته : نه
ات : ماشینو روشن کن باید برم پیشش
ته : ادرس نداریم
ات : میشناسمش
دو ساعت بعد ~>
ببخشید کم شد
اگه لایکا بالا باشه پارت بعد تا جا داشته باشه زیاد مینویسم ....
پارت ۸
ات : من نمیخوام بابا
پ ت : چرااا
ات : دارین ازم سوءاستفاده میکنین تازه نهمیدین دختر دارین اره ؟ ( داد )
پ ت : ساکت باش
ات : نمیخواممممم ( عربده . داد )
بسهههه تو و مامان خستم کردینن دیگه نمیخوام ببینمتون ( بغض )
ته : چیشده ات ؟؟
پ ت : من که بالخره تورو رو سفره عقدت میبرم
ات : بابا بسههه
پ ت : سر من داد نزن تو یه هر.زه ای میفهمی
ات : داری به من میگی
پ ت : اره
ات : خیلی ببخشید ولی گمشو بیرون ( داد ))
ته : ات خوبی ؟؟ چی گفت ؟؟؟
ات : هیچی ... منو ببر پیش هوانگ
ته : نه
ات : ماشینو روشن کن باید برم پیشش
ته : ادرس نداریم
ات : میشناسمش
دو ساعت بعد ~>
ببخشید کم شد
اگه لایکا بالا باشه پارت بعد تا جا داشته باشه زیاد مینویسم ....
۸.۱k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.