باورم نمیشه عاشقش شدم

باورم نمیشه عاشقش شدم....
پارت ۶
ات : بگو چیکارم داره
سویون : داره زنگ میزنه
پ ت : سلام دخترم هفته ی دیگه هوانگ از امریکا برمیگرده شاید بگی هوانگ کیه هوانگ پسر دوستمه باید باهاش ازدواج کنی فردا میام خونه ی تو باهات حرف دارم روزت بخیر
پایان مکالمه :::
سویون : اخه مامان اینم سلیقس که تو داری
ات : من من هوانگو میشناسم تو بچگی همیشه مسخرم میکرد چطوری این اینقدر تغییر کرد ؟
ته : پس با پسرا هم‌ میگردی
سویون : اره بابا به جز تو شماره کلی پسر داره
ته : که اینطور ( جوری ات رو نگا کرد که تو چشاش تو گو خوردی بود )
ات : میمردی نمیگفتی
سویون : خب دیگه من برم کار دارم خدافظ
ات : بای
چند دیقه بعد ~>
داشتم ظرفارو میشستم که تهیونگ بغلم کرد
ته : خب تنها شدیم .....

لایک ؟
ببخشید کم شد
دیدگاه ها (۰)

باورم نمیشه عاشقش شدم....پارت ۷ ته : خب تنها شدیم ....ات : خ...

باورم نمیشه عاشقش شدم....پارت ۸ات : من نمیخوام بابا پ ت : چر...

باورم نمیشه عاشقش شدم ....پارت ۵ ات : خب من امروز نمیرم مدر...

باورم نمیشه عاشقش شدم ....پارت ۴ فیلیکس : من میدونستم ته ات ...

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

رز سیاه و صورتی پارت نهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط