خاموش شد گدازه ی عشقی که داشتم
خاموش شد گدازه ی عشقی که داشتم
لرزید و ریخت سازه ی عشقی که داشتم
گفتم شراب می شود امّا خراب شد
انگورهای تازه ی عشقی که داشتم
مسدود شد مسیر نگاهت به روی من
از دست رفت بازه ی عشقی که داشتم
دیوار و دَر،حضور مرا منع می کنند
ممنوع شد اجازه ی عشقی که داشتم
افسوس می خورم که چرا زود بسته شد
در قلب تو مغازه ی عشقی که داشتم
#علیرضا_رضائی
لرزید و ریخت سازه ی عشقی که داشتم
گفتم شراب می شود امّا خراب شد
انگورهای تازه ی عشقی که داشتم
مسدود شد مسیر نگاهت به روی من
از دست رفت بازه ی عشقی که داشتم
دیوار و دَر،حضور مرا منع می کنند
ممنوع شد اجازه ی عشقی که داشتم
افسوس می خورم که چرا زود بسته شد
در قلب تو مغازه ی عشقی که داشتم
#علیرضا_رضائی
۱.۳k
۳۰ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.