بنفش من

بنفش من 2
Part10
+که دیدم جیمین و تهیونگ هزار تا کیسه دستشونه
^اینا که بیشتر از ما خرید کردن
_سلام ات ما تموم شدیم
+🗿پاساژ رو خریدین که
_چیزای مورد نیاز رو خریدیم که
+خیلی خب بریم دیگه
رفتیم عمارت و یه شام مفصل خوردیم
خیلی واسه ی فردا هیجان داشتم که تهیونگ اومد تو اتاق
_ات...
جونم
_من یه گردنبند رو میخام بهت بدم برای مادرمه (عکسشو میزارم)
من میخام تو صاحب این گردنبند باشی ات
+وای تهیونگ.... این یه هدیه خیلی با ارزشه
قول میدم خوب ازش محافظت کنم... گردنبند رو به کمک تهیونگ گردنبند رو بستم و تهیونگ سرمو بوسید و خوابیدیم
+صبح رو با خوردن نور آفتاب به صورتم از خواب بیدار شدم... که دیدم تهیونگ نیس بلند شدم که با یه....
اسلاید اول لباس ات برای عروسی
اسلاید دوم دسته گل ات
اسلاید سوم لباس سایان

شرط 25 لایک
20 کامنت
عید فطر تون مبارک خوشگلام🤍💋

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی